تاثير مشاوره معنادرماني به همراه مشاوره تغذيه بر اضطراب و افسردگي در بهبوديافتگان سرطان پستان

مقدمه: ميزان شيوع افسردگي و اضطراب در مبتلايان به سرطان پستان افزايش يافته است. هدف از اين پژوهش تعيين تاثير مشاوره روان شناختي در كنار آموزش تغذيه بر اضطراب و افسردگي در بهبوديافتگان سرطان پستان مي باشد. روش بررسي: در اين مطالعه مداخله اي كه از نوع كارآزمايي باليني تصادفي شاهددار بوده، 90 نفر از بهبوديافتگان سرطان پستان كه داراي نمره افسردگي بالاي 14 بودند، شركت كردند. افراد به طور تصادفي در دو گروه آموزش تغذيه و گروه آموزش تغذيه به همراه مشاوره معنادرماني قرار گرفتند. ابتدا و انتهاي مداخلات در هرگروه پرسشنامه هاي اضطراب، افسردگي بك تكميل پر شد. همگي در ابتداي مطالعه و انتهاي هفته چهارم مشاوره آموزش تغذيه دريافت كردند. در گروه دوم، مشاوره معنادرماني نيز به مدت 8 هفته اجرا گرديد. براي كليه شركت كنندگان تكميل پرسشنامه هاي اضطراب و افسردگي و اندازه گيري هاي آنتروپومتري در ابتدا و انتهاي 8 هفته اجرا گرديد و وارد نرم افزار SPSS شده و تجزيه و تحليل، مقايسه و گزارش شدند. يافته ها: متوسط سن شركت كنندگان (۱۰+)49 بود. نمرات اضطراب و افسردگي بعد از مداخله درون گروه ها به طور معني داري كاهش (0.001 P) نشان مي داد. نمرات اضطراب و افسردگي پس از مداخله بين گروه ها به طورمعني داري (0.001 P) كاهش يافت. در بررسي تفاوت تغييرات نمره متغيرهاي اضطراب و افسردگي بعد از مداخله نسبت به قبل از آن بين دو گروه در مورد شاخص افسردگي بك تفاوت معني داري مشاهده شد (0.001 P). نتيجه گيري: نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه آموزش تغذيه اصولي و مشاوره معني درماني به همراه يكديگر تاثير معناداري بر كاهش ميزان افسردگي و اضطراب در بهبوديافتگان سرطان پستان مبتلا به افسردگي در مقايسه با گروه كنترل داشت. استفاده از مداخلات روان درماني از ابتداي درمان تا زمان فراغت از بيماري نه تنها موجب تعادل روان و سلامت روحي مي شود بلكه ميزان پاي بندي افراد به توصيه هاي تغذيه اي در جهت اصلاح سبك زندگي را افزايش مي دهد.