عنوان مقاله :
بحران كرونا: بستري براي بازنگري در مسئلۀ علم و دين از منظر «دين عاميانه»
پديد آورندگان :
فلاح ، محمد مهدي دانشگاه علامه طباطبائي
كليدواژه :
علم , دين , بحران كرونا , دين رسمي , دين عاميانه
چكيده فارسي :
مسئلۀ علم و دين از جمله مسائل اصلي در فلسفۀ دين بهحساب ميآيد. رخدادهاي بهخصوص تاريخي بسترهايي هستند براي به محك گذاشتن الگوهايي كه براي تبيين نسبت علم و دين در فلسفۀ دين مطرح شدهاند. ازجملۀ اين رخدادهاي تاريخي كه جامعۀ بشري امروز با آن دست به گريبان است ميتوان به بحران كرونا اشاره كرد. بهنظر ميرسد الگوهايي كه تاكنون براي تبيين نسبت بين علم و دين مطرح شدهاند همگي بهواسطۀ نظري بودن توان بررسي واقعيّت انضمامي علم و دين را در ارتباط با بحران كرونا در ايران ندارند؛ واقعيّتي كه به ميزان زيادي بيش از آنكه تابع تحليلهاي مفهومي باشد، تابع مؤلفههاي اجتماعي است. مدعاي اين مقاله آن است كه پيرامون اين رخداد تاريخي، ديدگاهي كه قائل به تعارض ميان علم و دين است قابل اطلاق به وضعيت جاري در ايران نيست، ولي واقعيّت انضمامي حكايت از بروز تعارضهايي در مواجهۀ جامعۀ ديني با توصيههاي علمي دارد. دليل اين اختلاف تضاد بين تحليل مفهومي و واقعيّت انضمامي است. بهنظر ميرسد با در نظر گرفتن مقولهاي به نام «دين عاميانه» ميتوان اين اختلاف را درك كرد. در اين مقاله با بهكار گرفتن مقولۀ «دين عاميانه»، كه خصوصاً در مطالعات اجتماعي دين و از منظر پديدارشناسانه قابل تصور است، تلاش ميشود تا تبييني از تعارض پيش آمده در ارتباط با بحران كرونا در ايران ارائه گردد. بدين منظور با بررسي ناكارآمدي ديدگاههاي موجود در ارتباط با نسبت بين علم و دين در ادبيات اين حوزه، گفته ميشود كه با در نظر گرفتن مقولۀ «دين عاميانه» ميتوان تبييني از مسئلۀ علم و دين بهدست داد كه مشخصاً در ايران پيرامون بحران كرونا قابل استعمال باشد.
عنوان نشريه :
جستارهاي فلسفه دين
عنوان نشريه :
جستارهاي فلسفه دين