عنوان مقاله :
رويكرد اصالت الوجودي به هويت سيماي شهري
پديد آورندگان :
كسروي ، رضا دانشگاه تهران، پرديس هنرهاي زيبا - دانشكدۀ معماري , منصوري ، امير دانشگاه تهران، پرديس هنرهاي زيبا - دانشكدۀ معماري , براتي ، ناصر دانشگاه بين المللي امام خميني (ره) - دانشكدۀ معماري و شهرسازي
كليدواژه :
هويت , بحران , سيماي شهري , اصالت وجود
چكيده فارسي :
تفاوت كالبد امروز و ديروز شهر ايراني و هزارچهره بودن سيماي شهري امروز، نزد برخي از منتقدان معماري و شهرسازي به بيهويتي يا بحران هويت تعبير ميشود. در اين ميان، ازميانرفتن كالبد شهرهاي سنتي و بهوجودآمدن تفاوت زياد در سيماي شهري ازنظر فرم، مصالح و رنگ بناها در مقايسه با گذشته دليل موجه ازدسترفتن هويت ارزيابي ميشود. گويي كه اثبات هويتمندي سيماي يك شهر منوط به حفظ نشانههاي كالبدي گذشته است و دگرگوني و تغيير كالبدي با حفظ تشخص يا هويت سازگار نيست، تا جاييكه از آن به بحران ياد ميشود و مديريت شهري را به صرف هزينههاي فراوان براي احياي هويت ازدسترفته يا دچار بحران واميدارد. پرسش اين مقاله چرايي اين برداشت نزد متخصصان و متوليان سيماي شهري در لايۀ فلسفي است. اين تحقيق كيفي با رجوع به شرح نظرات ملاصدرا در منابع مكتوب و نتيجهگيري از طريق استدلال عقلي و فلسفي به پاسخ ميپردازد. ابداع فلسفي ملاصدرا يعني «اصالت وجود» در مقابل «اصالت ماهيت» نشان ميدهد كه هويت، امري از سنخ وجود است. تبيين حركت در جوهر شي به معناي نفي ثبات و ايستايي و اثبات سياليت و پويايي در «هويت» است. يعني براي هويتمندي سيماي شهري بهجاي تكيه بر شاخصههاي ماهيت از قبيل شكل، رنگ و مصالح معين و ثابت، بايد به دنبال صفات وجودي مثل انسانواري، نظم و حقمداري بود كه در تحولات زمانمندِ كالبد شهر ملازم آن بودهاند. بههمينترتيب بحران هويت را بايد در فقدان صفاتي از قبيل تكثر و نظم و تحميل ثبات و ايستايي به آن جستجو كرد. ازهمينرو راهحلهاي اين رويكرد در مقابل رويكرد اصالت ماهيت، غيركالبدي و در واقع، معرفتي است. از اين منظر طرحهاي ساماندهي كالبد كه با توجيه هويتي به دنبال بازگرداندن و تكرار شكل، مصالح و رنگهاي گذشته به آن هستند، مبناي مستحكمي ندارند.