عنوان مقاله :
بازتعريف هستيشناختي مكان بهمثابۀ امر شهري-رابطهاي
پديد آورندگان :
بصيري مژدهي ، رضا دانشگاه علم و صنعت ايران - دانشكده معماري و شهرسازي , دانشپور ، عبدالهادي دانشگاه علم و صنعت ايران - گروه شهرسازي , علي الحسابي ، مهران دانشگاه علم و صنعت ايران - گروه شهرسازي
كليدواژه :
مكان , ميانجي , امر شهري-رابطهاي , شبهسوژه , شبهابژه
چكيده فارسي :
بيان مسئله: كلانشهر معاصر از گذر تحولات گفتماني و پارادايماتيكِ صورتگرفته در جهان با دو نقشِ گاه متعارض روبهروست: نقشآفريني در سطح ملي/فراملي و پاسخگويي به انتظارات سطح محلي. به همين اعتبار و به دليل كثرت و تنوع ارتباطات ميان اين دو سطح و سوژههاي مختلف ذيل اين نقشهاي دوگانه، تعريف چيستي «مكان» در اين كلانشهر، يا به نوعي هستيشناسي مكان، بايد دستخوش تغيير شود. آن مفهومي از هستي مكان مد نظر است كه بتواند ارتباطات پيچيدۀ مذكور و منازعات محتمل و مستتر در آن را در مقام يك شبهابژه (مظروف) بر خود هموار كرده و در قامت يك شبهسوژه (ظرف) جرحوتعديل كند و در خود جاي دهد. هدف پژوهش: بازتعريف هستيشناختي مكان به نحوي كه فارغ از مرزهاي جغرافيايي بتواند در قامت يك لايۀ واسط تحت عنوان «امر شهريرابطهاي»، ميان اين دو سطحِ نقشانگيزي، ميانجيگري كند، يعني مكان در مقام يك شبهابژهشبهسوژه.روش پژوهش: پارادايم تحقيق معطوف به الگووارههاي بينشي پسااثباتگرايانه و رهيافت پساساختارگرايي است و هستيشناسي مكان بهمثابۀ يك موجوديت شهريرابطهاي در كلانشهر امروز را دنبال ميكند. روش اين تحقيق كيفي و نوع آن توسعهاياكتشافي است. اين تحقيق بهواسطۀ مرور اسناد كتابخانهاي و از طريق توصيف، تحليل و بسط آرا و رويكردهاي نظري، در پي ارائۀ يك هستيشناختي جديد از مفهوم مكان در كلانشهر امروز است.نتيجهگيري: مكان بهعنوان يك شبهابژه/شبهسوژه بايد يك ميانجي ارتباطدهنده (امر شهريرابطهاي) بين دو سطح نقشانگيزي متفاوت باشد تا از اين طريق، ارتباطات سوژههاي متكثر و بعضاً ناهمگون را انتظام بخشيده و منازعات ميان آنها را تعديل كند. مختصات ميانجيگري اين لايۀ واسطِ شهريرابطهاي چهار حالت طيفگونه را براي سطح مكانبودگي ممكن ميكند: نيل به سوي مكانبودگي حداقلي، نيل به سوي مكانبودگي حداكثري، دستيابي به حدي از مكانبودگي، احتمال آشوبناكي و بينظمي.