نقش نافرماني‌هاي مدني درتعيين مديريت پليس در ناآرامي‌هاي شهري

Studying the role of communications and information systems in crisis management

با توجه به اين‌كه اخيرا استراتژي اجراي نافرماني مدني و انفجار از درون توسط آمريكا عليه ج.ا.ا در دستور كار مي‌باشد و بحران‌هاي شهري مصداق و پيامد آن مي‌باشد و از آن‌جايي كه پليس در مرحله اول وظيفه برخورد با آن‌ها را دارد؛ هدف اين مقاله بررسي نقش نافرماني‌هاي مدني در تعيين مديريت پليس در برخورد با ناآرامي است. اين تحقيق توصيفي- پيمايشي و از نظر هدف كاربردي است. جامعه آماري، مديران سطح عملياتي كلانشهر مشهد و نمونه آماري تعداد 14 نفر از رؤساي كلانتري‌هاي شهرستان مي‌باشد كه تصادفي انتخاب شده‌اند. دو فرضيه فرعي تحقيق شامل: 1- نافرماني‌هاي مدني حوزه فرهنگي، مديريت پليسي پيچيده اي را مي طلبند. 2- نافرماني‌هاي مدني حوزه اجتماعي، مديريت پليسي ساده‌تري را مي‌طلبند و فرضيه اصلي: نافرماني‌هاي مدني حوزه‌هاي مختلف، مديريت پليسي متفاوتي را مي‌طلبند. ابزار جمع‌آوري داده‌ها، پرسش‌نامه محقق ساخته 8 سؤالي است كه پس از تعيين روايي و پايايي توزيع گرديد و پس از جمع‌آوري پاسخ‌ها و تجزيه و تحليل، هر دو فرضيه فرعي و سپس فرضيه اصلي تاييد شد.

Crisis means that exit of equilibrium and it causes to exit of justice. In fact, crisis management is a set of skills or a research process that employed in outbreak of anomaly risks or hard condition. On the other hand, crisis management is a set of projects and advanced methods that used to prevention and restrain the crisises. However, Tiyetar is predicating the crisis management to an act, art and or a method that is leading a organization to solace in a compulsive and critical conditions. Therefore, crisis management should be have projects and prevention methods that hereby reduced many of crisises. Unlike the many of natural disaster as earthquake that aren't predictable, all of the crisises that emerging by man are unavoidable and should not be occurred. Hence, communication management of organization can be affected on control and crisis management.