بررسي رابطه توسعه اجتماعي و فرهنگ سياسي در جامعه ايران؛ مطالعه موردي شهروندان شهر رشت

پرسش اصلي پژوهش حاضر اين است كه توسعه اجتماعي چه تأثيري بر فرهنگ سياسي ايران مي گذارد؟ در پاسخ به اين پرسش از نظريه تحول تاريخي توسعه آدريان لفت‌ويچ استفاده شده و براي سنجش دو متغير اصلي از نظريه فرهنگ سياسي گابريل آلموند و شاخص‌هاي توسعه اجتماعي (ISS) استفاده شده است. روش پژوهش كمي است و از ابزار پرسشنامه براي گردآوري داده‌هاي پژوهش شده است. جامعه آماري شهروندان مناطق پنج‌گانه شهر رشت است. نتايج تحقيق مويد اين فرضيه اصلي پژوهش است كه با افزايش ميزان شاخص‌هاي توسعه اجتماعي بر ميزان فرهنگ سياسي مشاركتي افزوده مي‌شود. فرهنگ سياسي ۶۳.۳ درصد مردم رشت از نوع اطاعتي است و ميزان توسعه‌يافتگي اجتماعي در مردم شهر رشت با انحراف معيار 0.46 كمتر از ميزان متوسط است. اين ميزان در منطقه دو بيشتر و در منطقه چهار كمتر از ساير مناطق است. هم‌چنين تفاوت معناداري بين مردم مناطق مختلف شهر رشت از حيث توسعه اجتماعي وجود دارد كه نمايانگر تأييد فرضيه‌هاي فرعي پژوهش است.