نقش زنان درتوسعه پيامدهاي اقتصادي تجارت چمداني از قشم

تحقيق حاضر با هدف مطالعه پيامدهاي اقتصادي تجارت چمداني كالا از قشم به تهران توسط زنان بود. جامعه آماري تمامي زناني كه از قشم به تهران اقدام به انتقال كالا مي نمايند. از جامعه آماري  مذكور به جمع آوري داده ها تا دستيابي به اشباع نظري به وسيله 50 مصاحبه نيمه ساختار يافته انجام شده در بين 30 زن انتقال دهنده و 20  كارشناس كه به روش هدفمند و گلوله برفي تعيين شده اند، اقدام گرديد. طرح پژوهش بر مبناي روش شناسي كيفي و نظريه زمينه اي استراس و كوربين بود. در اين راستا داده ها تجزيه و تحليل شده و در كدگذاري باز، 143 مفهوم و 1162 دلالت مفهومي، در كدگذاري محوري31 مقوله و در كدگذاري انتخابي، مقوله ي هسته اي رفاه آفرين/چالش برانگيز تعيين گرديد. نتايج نشان داد كه پاسخگويان تجارت چمداني را با دو كاركرد متناقض پيامدهاي مثبت و منفي اقتصادي براي زنان انتقال دهنده و خانواده هايشان، ساكنين و كسبه قشم، هم چنين براي جامعه و دولت ارزيابي نمودند. در مدل زمينه اي نيز نبود فرصت شغلي، عدم رسيدگي به اقشار محروم، نياز مالي، اجبار، شرايط علي و همكاري با چترباز، زمينه نامناسب تجارت، بازدارندگي بازار تهران، بازار قشم، شرايط زمينه اي و آگاهي از قوانين گمركي،كنترل غيرمستقيم، ميانبرها و زمينه مساعد، شرايط مداخله گر در فرآيند تجارت چمداني شناخته شدند.