بررسي نقش تعديل گري باورهاي مذهبي در رابطه بين سبك‌هاي دلبستگي با نگرش به خيانت در زنان متاهل

اين پژوهش با هدف بررسي نقش تعديل گري باورهاي مذهبي در رابطه بين سبك‌هاي دلبستگي با نگرش به خيانت در زنان متاهل شهر تهران بود. اين پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعه آماري اين پژوهش، زنان متاهل مراجعه كننده به سراهاي محله و خانه‌هاي سلامت منطقه 3 تهران بودند كه به شيوه نمونه‌گيري در دسترس، 152 زن متاهل انتخاب شده و به پرسشنامه‌هاي سبك دلبستگي كولينز و ريد (1990)، باورهاي ديني (آزمون معبد) گلزاري (1379) و نگرش به خيانت ويتلي (2008) پاسخ دادند. نتايچ پژوهش نشان داد كه بين سبك دلبستگي ايمن و نگرش به خيانت در زنان متاهل، رابطه منفي و معنادار وجود دارد و باورهاي مذهبي، اين رابطه را تعديل كرده و به ميزان چشم‌گيري منفي‌تر. از ديگر نتايچ اين پژوهش اين بود كه بين سبك‌هاي دلبستگي اجتنابي و نگرش به خيانت در زنان متاهل، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد ولي با ورود باورهاي مذهبي به عنوان تعديلگر، رابطه مستقيم سبك‌هاي دلبستگي اجتنابي و نگرش به خيانت بي‌معني مي‌شود. همچنين نتايج پژوهش نشان داد باورهاي مذهبي در رابطه بين سبك‌هاي دلبستگي با نگرش به خيانت در زنان متاهل، نقش تعديل گر ايفا مي‌كند.