تنوع گونه‌اي درختان و گياهان كف جنگل در تيپ‌هاي جنگل راش جنگل آموزشي-پژوهشي شصت‌كلاته گرگان

درختان مهم‌ترين عناصر زيستي در بوم‌سازگان‌هاي جنگل محسوب مي‌شوند. تغييرپذيري تركيب گونه‌هاي درختي كه در جنگل راش مي‌رويند، از يك سو تيپ‌هاي مختلف جنگل راش را تشكيل مي‌دهد و از سوي ديگر به‌سبب قرار داشتن درختان در اشكوب برين در تنوع گونه‌اي گياهان كف جنگل تأثير قابل‌توجهي دارد. در اين پژوهش، تيپ‌هاي يك جنگل راش شناسايي و تأثير آن‌ها در تنوع گونه‌اي گياهان كف جنگل مقايسه و ارزيابي شد. آماربرداري در سطح 16 هكتار به صورت صد‌درصد، براي دو اشكوب درختي و گياهان كف جنگل انجام شد. تيپ‌هاي جنگلي براساس رويه زميني گونه‌هاي درختي و با استفاده از روش سنتز جدولي تعيين شدند. تنوع گونه‌اي با استفاده از شاخص‌هاي غنا، شانونوينر، اعداد هيل (N1 و N2) و اصلاح شده هيل (E5)، سيمپسون و يكنواختي با استفاده از شاخص‌هاي سيمپسون، كامارگو، اسميت و ويلسون و اصلاح شده ني محاسبه شدند. تحليل واريانس نشان داد كه تاثير تيپ‌هاي جنگلي در شاخص‌هاي تنوع گونه‌اي گياهان معني‌دار است. تفاوت تيپ‌هاي جنگلي از نظر شاخص‌هاي يكنواختي معني‌دار نشد. نتايج مقايسه ميانگين شاخص‌ها نشان داد كه ميزان شاخص‌هاي تنوع درختي در تيپ‌هاي راشتوسكا و راشپلت مشابه بودند. حضور توسكا و پلت كه جزو گونه‌هاي پيشاهنگ هستند سبب شد تا در تيپ‌هاي راش توسكا و راشپلت شرايط مشابهي براي كاهش غالبيت راش و افزايش تنوع گونه‌اي درختان فراهم شود. در حالي‌كه در اشكوب گياهان كف جنگل، ميزان شاخص‌هاي تنوع در تيپ راشپلت بيشترين و در تيپ راشتوسكا كمترين بود. پلت و توسكا به دليل سرشت بوم‌شناختي متفاوت، شرايط محيط جنگل را تغيير دادند و موجب تغييرپذيري تنوع گونه‌اي گياهان كف جنگل شدند. اين يافته‌ها در ارزيابي پايداري بوم‌سازگان جنگل، مقايسه مراحل تحولي جنگل و نيز شناسايي مناطق پرتنوع كه بايد تحت مديريت حفاظتي قرار گيرند، كاربرد دارد.