تاثير اكوسيستم كارآفريني بر فعاليت كارآفرينانه؛ تحليلي بر مبناي داده هاي GEM

محققان زيادي اهميت اكوسيستم كارآفريني در بهبود فعاليت‌هاي كارآفرينانه را گوشزد كرده‌اند؛ باوجوداين، مطالعاتي كه به‌صورت كمي به تحليل ارتباط متقابل بين اكوسيستم كارآفريني و تأثير آن بر افزايش فعاليت‌هاي كارآفرينانه در مراحل مختلف كارآفريني پرداخته باشند بسيار محدود است. لذا، هدف مطالعه حاضر، پر كردن شكاف موجود در ادبيات كارآفريني و نيز بررسي تأثير اين دو متغير در مراحل مختلف توسعه‌يافتگي كشورها است. در اين راستا، با استفاده از داده‌هاي 107 كشور عضو ديده‌بان جهاني كارآفريني (GEM) براي سال هاي 2017 -2008 و از طريق الگوي اقتصادسنجي گشتاورهاي تعميم يافته (GMM)، رابطه بين اجزاء اكوسيستم كارآفرينانه و ميزان فعاليت هاي كارآفرينانه انجام شده است. نتايج اين مقاله نشان داد كه تأثير محيط مالي بر مراحل كارآفريني در كشورهاي منبع محور منفي و معنادار بوده است. بااين‌حال، تأثير آموزش كارآفريني در سطوح پايه، پويايي بازار داخلي، منزلت اجتماعي كارآفرينان (فرهنگ كارآفريني) و رشد توليد ناخالص داخلي بر روند رشد كارآفريني در كشورهاي منبع محور تأثير مثبت و معنادار داشته است. همچنين نتايج بيانگر آن است كه عوامل اكوسيستم مانند سياست ها و برنامه‌هاي دولت، ماليات و بروكراسي، آموزش كارآفريني در سطح پايه و دانشگاهي، انتقال تحقيق‌وتوسعه، زيرساخت‌ها، پويايي بازار و محيط كسب‌وكار مناسب بر روند ترويج و رشد فعاليت‌هاي كارآفرينانه در مراحل مختلف كارآفريني در كشورهاي كارايي و نوآوري محور تأثير مثبت و معنادار داشته است. درمجموع نتايج اين مطالعه نشان مي دهد كه در يك اكوسيستم كارآفرينانه با ويژگي موانع ورود به بازار كم، سياست‌هاي حمايتي دولت‌ها براي كارآفرينان، تحصيلات پايه‌اي و دانشگاهي در زمينه كارآفريني، زيرساخت‌هاي بازرگاني و قانوني توسعه يافته، وجود فرهنگ هنجاري حمايت كننده كارآفريني و محيط كسب‌وكار مناسب، فعاليت‌هاي كارآفرينانه افزايش مي‌يابد.