اثربخشي درمان فراشناختي بر كاهش نشخوار ذهني و اضطراب در بيماران وسواس فكري

The Effectiveness of Metacognitive Therapy on Reducing Rumination and Anxiety in Obsessive-Compulsive Patients

پژوهش حاضر با هدف تعيين اثربخشي درمان فراشناختي بر كاهش نشخوار ذهني و اضطراب بيماران وسواس فكري انجام شد. روش پژوهش حاضر از لحاظ گردآوري داده ها روش آزمايشي از نوع شبه آزمايشي و طرح پژوهش آن طرح پيش آزمون پس آزمون با گروه كنترل بود و ازلحاظ هدف در زمره پژوهش هاي بنيادي و از لحاظ روش در زمره پژوهش هاي كمي بود. جامعه مورد مطالعه عبارت بود از كليه مراجعه كنندگان به كلينيك هاي مشاوره و روان شناختي منطقه 5 شهر تهران. روش نمونه گيري پژوهش حاضر نمونه گيري خوشه اي مرحله اي هدفمند بود. گروه حجم نمونه حاضر به استناد پژوهشهاي پيشين 15 نفر براي هر گروه انتخاب شد كه مجموعا 30 نفر بودند. جهت ارزيابي متغير هاي وابسته پژوهش از بسته آموزشي درمان فراشناختي و دو پرسشنامه استفاده شد .آزمودني ها در اين پژوهش به مدت 8 هفته و 16 جلسه ي90 دقيقه اي تحت آموزش مهارت هاي فراشناختي قرار گرفتند پرسشنامه نشخوار فكري يوسفي (1384) ، پرسشنامه اضطراب كانور (2000) مورد استفاده قرار گرفتند و جهت تشخيص بيماران وسواس فكري چك ليست وسواس فكري منطبق با آخرين ملاك هاي dsm5 مورد استفاده قرار گرفت.نتايج تحليل كواريانس نشان داد كه درمان فراشناختي موجب كاهش نشخوار ذهني و اضطراب بيماران وسواس فكري شد. وقتي بيماران وسواس نسبت به مهارت ها، استعدادها،احساسات، باورها ، نگرش ها و توانمندي هاي شناختي و اجتماعي آگاهي پيدا مي كند و بر اين اساس بر نشخوار ذهني و اضطراب خود فايق مي آيند در نتيجه عملكرد مناسبي دارند و با انجام دادن تكاليف در زمان مناسب و با كيفيت مناسب تجربه موفقيت در درمان را كسب مي كنند.وقتي بيماران وسواس نسبت به مهارت ها، استعدادها،احساسات، باورها ، نگرش ها و توانمندي هاي شناختي و اجتماعي آگاهي پيدا مي كند و بر اين اساس بر نشخوار ذهني و اضطراب خود فايق مي آيند در نتيجه عملكرد مناسبي دارند و با انجام دادن تكاليف در زمان مناسب و با كيفيت مناسب تجربه موفقيت در درمان را كسب مي كنند.وقتي بيماران وسواس نسبت به مهارت ها، استعدادها،احساسات، باورها ، نگرش ها و توانمندي هاي شناختي و اجتماعي آگاهي پيدا مي كند و بر اين اساس بر نشخوار ذهني و اضطراب خود فايق مي آيند در نتيجه عملكرد مناسبي دارند و با انجام دادن تكاليف در زمان مناسب و با كيفيت مناسب تجربه موفقيت در درمان را كسب مي كنند.

The aim of this study was to determine the effectiveness of metacognitive therapy on reducing rumination and anxiety in obsessive-compulsive patients. The method of the present study was a quasi-experimental experimental method in terms of data collection and its research design was a pre-test post-test design with a control group. The study population consisted of all patients referred to counseling and psychological clinics in District 5 of Tehran. Sampling method The present study was purposive stepwise cluster sampling. Based on previous research, 15 people were selected for each group, which was a total of 30 people. Metacognitive therapy training package and two questionnaires were used to evaluate the dependent variables of the research. In this study, subjects were trained in metacognitive skills for 8 weeks and 16 sessions of 90 minutes. It was used according to the latest DSM 5 criteria. The results of analysis of covariance showed that metacognitive therapy reduced rumination and anxiety in obsessive-compulsive patients. When obsessive-compulsive patients become aware of their skills, talents, feelings, beliefs, attitudes, and cognitive and social abilities, and thus overcome their mental rumination and anxiety, they are therefore performing well and doing their homework. At the right time and with the right quality, they will experience successful treatment.