عنوان مقاله :
تخصيص منابع عملكردمحور در آموزش عالي: جعبهاي سياه حاوي تناقض ارتقاي كارايي و كاهش بهرهوري
عنوان به زبان ديگر :
Performance-Based Resource Allocation in Higher Education: A Black Box Containing the Paradox of Increasing Efficiency and Decreasing Productivity
پديد آورندگان :
نادري، ابوالقاسم دانشگاه تهران - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي
كليدواژه :
شبيهسازي آماري , آموزش عالي , كارايي , بهرهوري , تخصيص منابع عملكردمحور , شاخص مالمكوئيست
چكيده فارسي :
به منظور مقابله با فشار مالي مضاعفي كه از ناحيه رشد چشمگير تقاضا و كاهش نسبي حمايتهاي مالي دولت بر واحدهاي آموزش عالي ايجاد شده، طي سالهاي اخير به سازوكار تخصيص منابع عملكردمحور با فرض ايجاد انگيزه براي بهبود عملكرد، بسيار توجه شده است. اما مرور نتايج ارزيابيهاي تجربي نشان ميدهد كه در واقعيت تغييرات عملكردي مورد انتظار محقق نشده است. در مطالعه حاضر، با استفاده از روش شبيهسازي آماري مبتني بر شاخص بهرهوري مالمكوئيست و استفاده از هفت مجموعه آماري مختلف، اثربخشي تغيير سازوكارهاي تخصيص از نهادهمحور به ستاندهمحور بهصورت كاملاً علمي- فني بازآزمايي شده است. نتايج به دست آمده نشان داد كه تخصيص منابع نهادهمحور با ناكارايي زياد همراه است و بازتوزيع منابع بر مبناي سازوكار ستاندهمحور، كارايي را به سطح مطلوب افزايش و در مقابل، بهرهوري را كاهش ميدهد كه درمجموع، تناقضي جدّي آشكار ميشود. برآوردهاي مربوط به اجزاي شاخص بهرهوري، يعني تغييرات كارايي و تغييرات فناوري مؤيد آن است كه منشأ اصلي كاهش بهرهوري جابه جايي مرز توليد به سمت پايين و تشديد استفاده نشدن از ظرفيتهاي توليد است كه سبب ميشود كارايي بهصورت تصنعي بالا نشان داده شود. بدين ترتيب، دستاوردهاي مطالعه حاضر و نتايج تحقيقات تجربي اخير مشخص ميكنند كه مفروضات بنيادين سازوكار تخصيص منابع عملكردمحور (ستاندهمحور) با واقعيتها انطباق ندارند و اين سازوكار راه حل مؤثري براي بهبود عملكرد و مقابله با كميابي نيست. از اين رو، لازم است سازوكار تخصيص منابع جديد و متفاوتي شناسايي و جايگزين شود.
چكيده لاتين :
To cope with escalating financial resource limitations from both expanding demands for higher education and experiencing a relatively reduction in public support, higher education units have profoundly adopted a performance-based resource allocation mechanism in recent years. Nevertheless, empirical evaluation findings show that the presumed improvement in performance has not been fulfilled. Using seven sets of data and performing statistical simulations based on the Malmquist index, we evaluate the effectiveness of both input-based and performance-based resource allocation mechanisms. The findings show that input-based resource allocation faces massive inefficiency. In contrast, performance-based resource allocation is accompanied by complete efficiency as well as a substantial reduction in productivity. Hence, a critical paradox has emerged. The estimates of the components of the Malmquist index provide essential evidence on the fact that improvements in efficiency due to performance-based resource allocation are artificial rather than real, and productivity shrinks due to underutilization of production capacities. The results highlight the need for finding and adopting a superior resource allocation mechanism.
عنوان نشريه :
پژوهش و برنامه ريزي در آموزش عالي