شماره ركورد :
1191364
عنوان مقاله :
عمق نصب زهكش هاي زيرزميني در مناطق خشك و نيمه خشك؛ چالشها و راهكارها
عنوان به زبان ديگر :
Installation Depth of Subsurface Drains in Arid and Semi-Arid Regions; Challenges and Solutions
پديد آورندگان :
شريفي پور، مجيد دانشگاه لرستان - گروه مهندسي آب , حسن اقلي، عليرضا سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - مؤسسه تحقيقات فني و مهندسي كشاورزي , لياقت، عبدالمجيد دانشگاه تهران - پرديس كشاورزي و منابع طبيعي - دانشكده مهندسي و فناوري كشاورزي - گروه مهندسي آبياري و آباداني , ناصري، عبدعلي ، دانشگاه شهيد چمران اهواز - گروه آبياري و زهكشي
تعداد صفحه :
15
از صفحه :
737
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
751
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
شوري , زهاب , مويينگي , زهكشي كنترل شده , زهكشي دوعمقي
چكيده فارسي :
چالش اصلي در تعيين عمق زهكش ها در مناطق خشك و نيمه خشك، عدم كارآيي زهكش هاي كم عمق در كنترل شوري و در عين حال تخليه زهاب بيشتر، شورتر و آلوده تر توسط زهكش هاي عميق است. در فصل آبياري، هدف زهكشي عمدتا تهويه خاك است و عمق طراحي زهكش ها بايد سطح آب زيرزميني را در موقعيتي حفظ كند كه از آسيب هاي ناشي از ماندابي جلوگيري شود. در دوره بدون آبياري، حداقل عمق لازم براي زهكش ها بايد به گونه اي باشد كه از صعود شوري همراه با جريان مويينگي جلوگيري كند. شايد بهترين راهكار فايق آمدن بر تعارض كنترل شوري و آسيب كمتر به محيط زيست، زهكشي كنترل شده است. با اين حال هزينه نصب تجهيزات و سازه هاي لازم براي اين سامانه ها و همچنين مشكلات بهره برداري و نگهداري، سبب شده است تا اجرا و بهرهبرداري از آنها در كشورهاي درحال توسعه گسترش زيادي پيدا نكند. شايد به نظر ساده ترين و كم هزينه ترين راهكار، شخم زدن خاك و يا هرگونه عمليات خاك ورزي است كه موجب قطع لوله هاي مويين شود. ولي شخم زدن پس از برداشت محصول، محتواي مواد آلي خاك را در برابر نور آفتاب قرار مي دهد كه با سرعت اكسيد مي شوند و اين امر بر حاصلخيزي اراضي اثر منفي خواهد گذاشت. يك راهكار قابل پيشنهاد ديگر سامانه زهكشي دوعمقي است. در چنين سامانه اي، وظيفه كنترل سطح ايستابي در فصل آبياري بيشتر بر عهده زهكش هاي كم عمق است و در فصل بدون آبياري سطح ايستابي به تراز زهكش هاي عميق تر نزول مي كند و پتانسيل شور شدن مجدد به وسيله خيز مويينگي كاهش مي يابد.
چكيده لاتين :
The main challenge in determining drainage depth in arid and semi-arid regions is the inefficiency of shallow drainage in salinity control and producing more drainage water by deep drains which is also more saline and more polluted. In the irrigation season, the focus of drainage is mainly on soil aeration, and the depth of the drainage design should keep the groundwater level in a position that avoids damages caused by waterlogging. During the non-irrigation period, the minimum depth required for drainage should be such as to prevent salinity increase through the capillary flow. Controlled drainage is the best way to overcome the conflict of salinity control and less damage to the environment. However, necessary equipment and structures for these systems are costly, as well as operational and maintenance problems, have led to a lack of expansion of such systems in developing countries. The simplest and cheapest solution to the problem is to plow the soil or any other tillage operation that will cut off the capillaries. But post-harvest plowing exposes soil organic matter to sunlight that is rapidly oxidized, which will have a negative impact on soil fertility. Another suggested solution is a bi-level drainage system. In such a system, the task of controlling the water level in the irrigation season is mostly the responsibility of shallow drains. In the non-irrigation season, the water level drops to deeper drain levels and the potential for re-salinization by capillary up-flow will be reduced.
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
تحقيقات آب و خاك ايران
فايل PDF :
8258571
لينک به اين مدرک :
بازگشت