تاثير مداخله آموزشي مبتني بر الگوي اعتقاد بهداشتي بر رفتارهاي تغذيه‌اي مرتبط با سرطان معده در زنان شاغل ايراني

اهداف: سرطان معده شايع‌ترين علت مرگ در بين همه سرطان‌ها در ايران است. با توجه به نقش تغذيه مناسب در پيشگيري از سرطان معده، مطالعه حاضر با هدف تعيين تاثير مداخله آموزشي بر اساس الگوي اعتقاد بهداشتي بر رفتارهاي تغذيه‌اي مرتبط با سرطان معده در زنان شاغل شهرستان فسا (استان فارس) انجام شد. مواد و روش‌ها: اين مطالعه نيمه‌تجربي، روي 100 نفر از زنان شاغل تحت پوشش دو مركز بهداشتي درماني شهر فسا كه به‌صورت تصادفي به دو گروه آزمون و كنترل تقسيم شدند، انجام شد. ابزار گردآوري اطلاعات پرسش‌نامه محقق‌ساخته، مشتمل بر مشخصات دموگرافيك، آگاهي، سازه‌هاي الگوي اعتقاد بهداشتي و سنجش عملكرد بود كه قبل مداخله آموزشي و 3 و 6 ماه بعد از مداخله آموزشي توسط افراد گروه آزمون و كنترل تكميل شد. برنامه آموزشي طي 8 جلسه 50 تا 55 دقيقه‌اي در سالن مركز بهداشت با شيوه بحث گروهي همراه با نمايش فيلم و تصاوير آموزشي براي گروه آزمون برگزار شد. پرسش‌نامه‌ها جمع‌آوري شد و توسط نرم‌افزار آماري 22 SPSS و با استفاده از آزمون‌هاي آماري كاي‌اسكوئر، آزمون‌هاي t مستقل و t زوجي و آناليز واريانس تجزيه و تحليل شد. يافته‌ها: ميانگين سني افراد گروه آزمون 5.30 ±35.64 سال و در گروه كنترل 5.38 ±35.70 سال بود. نتايج نشان داد كه قبل از مداخله آموزشي، اختلاف معني‌داري بين گروه آزمون و كنترل از نظر ميزان آگاهي، حساسيت درك‌شده، شدت درك‌شده، منافع درك‌شده، خودكارآمدي درك‌شده و عملكرد وجود نداشت (P 0/05). اما در 3 و 6 ماه پس از مداخله، گروه آزمون نسبت به گروه كنترل، افزايش معني‌داري در خصوص هر كدام از موارد ذكرشده به‌جز موانع درك‌شده از خود نشان داد و در سازه موانع درك‌شده، گروه آزمون نسبت به گروه كنترل كاهش معني‌دار داشته است (P 0/05). نتيجه‌گيري: طراحي و اجراي مداخلات آموزشي مبتني بر الگوي اعتقاد بهداشتي در زمينه پيشگيري از سرطان معده با محوريت رفتارهاي تغذيه‌اي بر زنان شاغل اثربخش بود.