عنوان مقاله :
ارزش معرفتشناختي انواع نسبيگرايي
پديد آورندگان :
حدادي ، عليرضا دانشگاه تهران , حسين زاده يزدي ، مهدي دانشگاه تهران - گروه فلسفه علوم اجتماعي
كليدواژه :
معرفتشناسي , نسبيگرايي , پارادايم , فرهنگ , مدل مفهومي , علوم انساني
چكيده فارسي :
با مرور برخي آثار به نظر ميرسد، طرد اثباتگرايي در علوم انساني و يا هرگونه سخني از تكثرگرايي و بوميگرايي، فروافتادن در دام نسبيگرايي دانسته شده است. خاستگاه اين ديدگاه را ميتوان عدم توجه به معاني مختلف نسبيگرايي دانست؛ نسبيگرايي عموماً به عنوان مفهومي عام در نظر گرفته ميشود كه ريشه در شكاكيت سوفسطائيان داشته و مابعداثباتگرايان آن را در ساحتهاي گوناگون بازتوليد كردهاند؛ بهطوريكه انسان، معيار همه چيز بوده و در غياب حقيقت مطلق، ملزومات معرفت از فردي به فرد ديگر كاملاً تغيير مييابد؛ تا جايي كه قياسناپذيري پارادايمها و عدم امكان گفتوگو ثمره طبيعي آن خواهد شد. دقت در ابعاد مسئله، روشنگر اين مطلب است كه نسبيگرايي يك كلّ واحد نبوده و داراي اقسام گوناگوني است. با تتبّع بيشتر اين نتيجه حاصل ميشود كه آنچه مشهور به نسبيگرايي است، در برخي موارد اساساً دچار اشتراك لفظي با نسبيگرايي به معناي افراطي آن گشته و در برخي موارد اعتقاد به چنين آموزهاي نه تنها فرو افتادن در شكاكيت نيست، بلكه معقول و از نظر معرفتشناختي بلااشكال نيز بهنظر ميرسد. نگارندگان با تفكيك و تبيين انواع نسبيت، سعي نمودهاند همه انواع نسبيگرايي قابل تصور در علوم انساني را در مدل مطلوب پيشنهادي عرضه نموده و هر كدام را از حيث معرفتشناختي ارزيابي نمايند.