تحليل شناختي استعاره‌هاي مفهومي در كتاب كافي بر مبناي الگوي ليكاف و جانسون

پژوهشگران معاصر پس از انتشار كتاب استعاره هايي كه با آنها زندگي مي كنيم، اثر ليكاف و جانسون، نظريه ايشان را مبناي كار خود قرار دادند. استعاره با اين رويكرد، فرايندي ذهني و انتزاعي محسوب مي‌شود. با توجه به اينكه در متون ديني بيشترين فراواني در مفاهيم انتزاعي وجود دارد، بي‌شك مهم‌ترين منبع جهت دست‌يابي به روايت‌هاي معصومان ، كتاب شريف كافي است. شيخ كليني اين كتاب را بر سبك جوامع حديثي گردآوري كرده است؛ بدين صورت كه در بردارندۀ مفاهيم و موضوعات مختلفي است. نگارندگان مقاله با روش كتابخانه‌اي اسنادي برمبناي نظريه ارائه شده توسط ليكاف و جانسون، ابتدا استعاره‌ها را از سراسر كتاب كافي استخراج كرده و سپس با روش تحليل محتوا، ميزان بهره‌گيري معصومان از اين ابزار بياني و ذهني را در موضوعات مختلف به دست آوردند. در نهايت نيز به تحليل پيكره‌اي و معرفي پربسامدترين حوزه‌هاي مبدأ و  مقصد پرداخته شد.