پديد آورندگان :
حكاك، محمد دانشگاه لرستان، خرم آباد، ايران , بيگدلي، محمد مهدي دانشگاه لرستان - دانشكده علوم اقتصادي و اداري، خرم آباد، ايران , شريعت نژاد، علي دانشگاه لرستان - دانشكده علوم اقتصادي و اداري، خرم آباد، ايران
كليدواژه :
توطئه , توهم توطئه , رفتارهاي توطئه آميز , نظريه داده بنياد
چكيده فارسي :
هدف پژوهش حاضر، طراحي مدل توهم توطئه مديران سازماني با استفاده از نظريه دادهبنياد است. پژوهش حاضر از جمله پژوهشهاي كيفي است كه براساس نظريه دادهبنياد انجام شده است. لذا در رويكرد كيفي، در مرحله اول با استفاده از مصاحبه عميق نيمهساختمند، گفتگو با خبرگان اين حوزه انجام شد و در مرحله بعد از روش دادهبنياد كه مراحل آن شامل كدگذاري باز، كدگذاري محوري و كدگذاري انتخابي است، بهره برده شد كه عوامل عدمشايستهسالاري، عملكرد ناكارامد، رهبري وظيفهگرا و ساختار اقتداري، جزو علل ايجادكننده توهم توطئه مديران در سازمان شناخته شد. مفاهيم مستخرج در مقوله محوري به ارائه پديده توهم توطئه مديران در سازمان پرداخت. مقولههاي فعاليتها و فساد سياسي، فرهنگ ضعيف و هنجارشكن و بيثباتي بهعنوان عوامل زمينهاي ايجاد توهم توطئه مديران سازماني استخراج شد. عامل مداخلهگر (ميانجي)، كارآمدي ارتباطات سازماني است. مقولههاي تقويت فرهنگ سازماني، شفافيت سازماني، سبك رهبري مشاركتي و راهبرد شايستهسالاري سازمان بهعنوان راهبردهاي اثربخش در مقابل توهم توطئه مديران سازماني تشخيص داده شد كه پيامدهاي اجراي آن سازمان كارآمد، فرهنگ قوي و مدير كارآمد و پيامدهاي عدم اجراي آن به سازمان ناكارآمد، مديرناكارآمد و فرهنگ ضعيف، منتهي خواهد شد.
هدف پژوهش حاضر، تبيين مدلي براي تبيين توهم توطئه مديران سازماني است. لذا در پارادايم كيفي، در مرحله اول با استفاده از مصاحبه عميق نيمه ساختمند، گفتگو با خبرگان اين حوزه انجام شد و در مرحله بعد از روش داده بنياد كه مراحل آن شامل كدگذاري باز، كدگذاري محوري و كدگذاري انتخابي است، بهره جست كه عوامل عدم شايسته سالاري، عملكرد ناكارامد، رهبري وظيفه گرا و ساختار اقتداري و عدم شايسته سالاري مدير جزو علل ايجادكننده توهم توطئه مديران در سازمان شناخته شد. مفاهيم مستخرج در مقوله محوري به تبيين حقيت توهم توطئه مديران در سازمان پرداخت. مقوله هاي فعاليت ها و فساد سياسي، فرهنگ ضعيف و هنجارشكن و بي ثباتي به عنوان عوامل زمينه اي ايجاد توهم توطئه مديران سازماني استخراچ شد. عامل مداخله گر(ميانچي) كارامدي ارتباطات سازماني است. مقوله هاي تقويت فرهنگ سازماني، شفافيت سازماني، سبك رهبري مشاركتي و راهبرد شايسته سالاري سازمان به عنوان راهبردهاي اثربخش در مقابل توهم توطئه مديران سازماني تشخيص داده شد كه پيامدهاي اجراي آن سازمان كارامد، فرهنگ قوي و مدير كارامد و پيامدهاي عدم اجراي آن به سازمان ناكارامد، مديرناكارامد و فرهنگ ضعيف منتهي خواهد شد.
چكيده لاتين :
The purpose of this study is to design a model for the illusion of organizational conspiracy through grounded theory. The present research is a qualitative research based on grounded theory. Therefore, in the qualitative approach, in the first phase, using a deep semi-structured interview, a dialogue was conducted with experts in this field. In the next step, the grounded method, which included open coding, axial coding and selective coding was used and the factors of non-existence meritocracy, inefficient performance, task-oriented leadership, and the structure of authority and lack of managerial suitability are identified as the causes of the illusory of conspiracy among executives in the organization. Extracted concepts as the core category were explained the concept of the illusion of conspiracy of managers. The categories of activities and political corruption, weak culture, anomalies, and instability are extracted as the contextual factors of the illusions of the conspiracy. The intervening factor is efficiency of organizational communication. The categories of organizational culture enhancement, organizational transparency, participatory leadership style and organizational merit strategy were identified as effective strategies against the illusions of organizational managers’ conspiracy which their consequences were effective organization, strong culture and effective manager and the consequences of its failure are inefficient organization, ineffective manager and weak culture.