عنوان مقاله :
استفاده از روششناسي سطح پاسخ بهمنظور بهينهسازي كشت كالوس گياه سرخارگل ارغواني (Echinacea purpurea)
پديد آورندگان :
رمضان نژاد ، رضوان دانشگاه گلستان - دانشكده علوم - گروه زيست شناسي , اقدسي ، مهناز دانشگاه گلستان - دانشكده علوم - گروه زيست شناسي , فاطمي ، محمد دانشگاه گلستان - دانشكده علوم - گروه زيست شناسي
كليدواژه :
برازش مدل , تنظيم كنندههاي رشد , ريزنمونه , متغير وابسته , متغير مستقل
چكيده فارسي :
سرخارگل ارغواني (Echinacea purpurea) گياهي متعلق به تيره آفتابگردان بوده كه خواص دارويي متعددي براي آن گزارش شده است. هدف از مطالعه حاضر، بهينه سازي توليد كالوس و بيومس اين گياه با استفاده از روششناسي سطح پاسخ است. به اين منظور دو نوع ريزنمونه برگ و ريشه در محيط كشت موراشيك و اسكوگ (2.1MS) حاوي غلظت هاي مختلف (0، 1 و 2 ميليگرم در ليتر) تنظيمكننده هاي رشد Kin، 2,4D و NAAكشت شدند. در اين تحقيق توليد كالوس و بيومس (وزنتر و خشك) به عنوان متغير پاسخ (متغير وابسته) و غلظتهاي مختلف تنظيمكننده هاي رشد به عنوان پارامترهاي بهينه سازي (متغير مستقل) مورد توجه قرار گرفتهاند. همچنين از طرح مركب مركزي (CCD) به منظور بهينه سازي پارامترهاي توليد كالوس استفاده شد. آناليزهاي همبستگي مدل رگرسيون نشان دهنده يك مدل چندجملهاي درجه دو بود كه جهت بهينه سازي كالوس زايي و توليد بيومس استفاده شد. نتايج حاضر نشان داد كه هردو ريزنمونه برگ و ريشه در تمام محيط هاي كشت حاوي تيمارهاي مورد بررسي كالوس توليد كردند. اما بيشترين درصد كالوس زايي و وزن خشك در كالوس حاصل از ريزنمونه برگ و در محيط كشت حاوي 1.05 و 0.94 ميليگرم در ليتر NAA و Kin به دست آمد. اين در حالي است كه بيشترين ميزان وزن تر در كالوس حاصل از ريزنمونه برگ و در تيمار با غلظتهاي 1.07 و 1.15 ميليگرم در ليتر 2,4D وKin مشاهده شد. در مجموع نتايج حاصل تاحدود زيادي با داده هاي پيش بيني شده همخواني دارد. برازش مدل مناسب بوده و روش شناسي سطح پاسخ به منظور بهينه سازي كالوس زايي و توليد بيومس در گياه سرخارگل ارغواني موفق بوده است.
عنوان نشريه :
فرآيند و كاركرد گياهي
عنوان نشريه :
فرآيند و كاركرد گياهي