عنوان مقاله :
وانهادگي انسان معاصر در غربت غربي و تنهايي او در بليهاي چون كرونا
پديد آورندگان :
رمضاني ، حسين پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي - گروه فلسفه
كليدواژه :
وانهادگي , بشرانگاري , عقلانيت ابزاري , عاطفهگرايي , نيستانگاري , تنهايي , كرونا
چكيده فارسي :
مقالۀ حاضر سعي دارد با استفاده از ظرفيت معنايي مفهوم وانهادگي يا واگذاشتگي كه برخي فيلسوفان اگزيستانس به كار بردهاند و با اتخاذ رويكردي تبارشناختي به بررسي روند تحول و تكوّن نظام معرفتي و علمي، نظام ارزشي و اخلاقي و موقف معنايي وجودي انسان معاصر و در امتداد آن فرهنگ و تمدن معاصر غرب بپردازد. اين بررسي درنهايت در خدمت تحليل آسيبشناختي و تشريح وضعيت معنايي وجودي انسان معاصر در مواجهه با رخداد همهگيري جهاني ويروس كرونا به كار آمده است. بر اساس تحليل تبارشناختي مورد دلالت اين مقاله، وانهادگي به مثابه تقرّر خودبنياد انسان در عصر جديد و دورۀ معاصر بر پايۀ عقلانيت ابزاري و وضعيتي كه او خود آن را برگزيده و تعيّن معرفتي، ارزشي، معنايي و فرهنگي بخشيده، باعث شده است نظام معرفتي و علمي، نظام ارزشي و اخلاقي و وضعيت معنايي وجودي انسان معاصر و در نهايت صورتبنديهاي فرهنگي و تمدني دورۀ معاصر، از بنيادهاي ديني، ايماني و عقلاني اعم از عقلانيت قياسي، استعلايي و تاريخي به سوي بنيادهاي متأثر از عقلانيت ابزاري و عاطفهگرايي سوق يابند. عقلانيت ابزاري بر اساس رهيافتي فايدهگرايانه و با تكيه بر توافق جمعي، نظر و عمل انسان معاصر را به سوي اهداف عيني، مادي و كالايي جهت داده است. صورتبندي بنيادين فرهنگي و تمدني دوران معاصر يعني نظام ليبرال سرمايهداري نيز در همين راستا بوده و به گستره و عمق وانهادگي افزوده است. اين روند باعث شده است انسان معاصر در نسبت با بلاياي جهانياي چونان كرونا بيش از پيش در معرض نيستانگاري، خشونت و تنهايي باشد.