عنوان مقاله :
بررسي ديدگاه ويليام جيمز در اخلاق باور
پديد آورندگان :
صفري آبكسري، مهرداد دانشگاه تهران
كليدواژه :
آسانباوري , اراده باورآوري , حق باورآوري شاهدگرايي , نظريه استعدادي
چكيده فارسي :
در اين نوشته استدلال هاي جيمز در مقاله اراده معطوف به باور را بررسي ميكنيم. اين استدلال ها شامل سه استدلال عمده ي استدلال عليه شاهدگرايي كليفوردي، استدلال براي حق باورآوري و استدلال براي اراده باورآوري ميشود. جيمز براي صورتبندي اين سه استدلال اصلي از دو استدلال ديگر هم استفاده ميكند كه ما آنها را استدلال حقيقت جويانه و خطاپرهيزانه ناميديم. تمام اين استدلال ها بر دو پايه آسان باوري و نظريه استعدادي باور مبتني است. بدون اين دو مبناي فكري هيچيك از استدلالهاي جيمز در اراده معطوف به باور كار نميكنند و به هدفي كه دارند نميرسند. سنخ استدلالهاي وي برخلاف تصور رايج از سنخ استدلالهاي شاهدگرايانه اي است كه با مدل شاهدگرايانه كليفورد تفاوت ميكند. به همين سبب، عموما نقد او بر شاهدگرايي كليفورد را نقدي بر كليت شاهدگرايي محسوب ميكنند كه برداشت صحيحي نيست. در نهايت، پيامدهاي منطقي استدلال هاي جيمز را بررسي و نقد ميكنيم. ايراد نسبيگرايي و عدم رابطه ميان صدق و خير از جمله نقدهايي كه بر استدلال هاي وي وارد شده است.
چكيده لاتين :
no abstract
عنوان نشريه :
فلسفه و كلام اسلامي