بررسي تاثير مدرنيسم بر تحولات فكري كسروي و تقي زاده بر اساس مباني هرمنوتيك و روانشناسي شخصيت هورناي

The study of the impact of modernism on the intellectual changes of Kasravi and Taqizadeh on the basis of hermeneutical foundations and psychology of Horney's personality

مواجهه ايرانيان با مدرنيته يكي از مباحثات مجادله آميز چند دهه اخير در فضاي روشنفكري ايران بوده است . اين مباحثات از زاويه هاي مختلف با ايجاد ديدگاه هاي متفاوت در بين روشنفكران قابل بررسي و تحليل مي باشد . فضاي قرن نوزدهم ، نفوذ و رخنه مدرنيته، بدون درنظرگرفتن ملاحظات و مسايل داخلي با چالش هاي فكري زيادي همراه بوده است. چالش با اسلام گرايان سنتي و ناسيوناليسم ايراني موجب شد كه برخي افراد سنت گرا همچون سيد احمد كسروي و سيد حسن تقي زاده كه هر دو از روحانيان سنتي بودند دچار دگرانديشي عميقي گردند. مقاله حاضر با بهره گيري از نظريه هرمنوتيك و روانشناسي شخصيت هورناي و در پاسخ گويي به علل و عوامل و چگونگي اين دگرانديشي بصورت توصيفي و با استفاده از منابع كتابخانه اي اين فرضيه را مورد آزمون قرار خواهد داد كه شرايط محيطي ، تربيت بي محتوا و خشك خانواده ، تاثيرپذيري رواني و برخي برخوردهاي تعصب آميز سنت گرايان و عدم ارائه ايده و الگوي نو در آن شرايط، موجب دگرانديشي و بعدها حتي مقابله با اسلام گرايان در ميان اين افراد گرديده است .

Iran's exposure to modernity has always been one of the controversial debates over recent decades in Iran's intellectual atmosphere. These discussions can be examined and analyzed from different angles by creating different perspectives among intellectuals. The atmosphere of the nineteenth century, the infiltration and breach of modernity in Iran, has been associated with many intellectual challenges, without considering internal issues. The challenge with traditional Islamists and Iranian nationalism has caused some traditional people such as Seyyed Ahmad Kasravi and Seyed Hassan Taghizadeh, both of the traditional clerics, to undergo a profound dissent. The present article responds to the causes and factors of this dissent. It will test the hypothesis that environmental conditions, unhealthy family education, and some of the traditionalistic prejudice of the traditionalists, and the lack of ideas and new ideas in those circumstances, led to dissent, and later even the struggle against the Islamists among them. In this article, the character of both thinkers and the causes and factors of changing their thoughts from two aspects of hermeneutics and psychology of personality are carefully examined.