عنوان مقاله :
عدم روشمندي، رويكرد فيزيكاليستي و فقدان نگاه پديدارشناسانه در فلسفۀ خرافات
عنوان به زبان ديگر :
Lack of Method, Physicalist Approach and Lack of Phenomenological Perspective in Philosophy of Superstitions
پديد آورندگان :
هدايت افزا، محمود دانشگاه تهران , رسولي پور، رسول دانشگاه خوارزمي - گروه فلسفه
كليدواژه :
تعريف خرافه , اطلاقات عقل , مصاديق خرافه , عقلانيتهاي متفاوت , آگوست كنت , باورهاي اماميه , تجربيات زيسته ي شيعيان
چكيده فارسي :
كتاب فلسفه ي خرافات با عنواني از سنخ معرفت درجه دوم و ادّعاي نگاه فلسفي، براي تبيين مفهومي و شناخت اقسام خرافه، علل گرايش انسانها بدان و روش هاي مبارزه با اين معضل تصنيف شده است. نحوهي ورود دكتر يثربي بدين بحث و سنخ گويش او، از دلمشغولي فراوان وي نسبت به خرافه، به ويژه در بُعد اجتماعي آن حكايت دارد؛ امّا مؤلّف در فصول اين اثر، به جاي آنكه نگاه فلسفي به كليات اين بليه را تقويت كند، با عبور سريع از مطالب اساسي و مفاهيم پايه، به مباحث مصداقي ورود مي نمايد. در اين ميان، عمده ترين معضل، ناظر به «تعريف خرافه» است. فصل مميّز امر خرافي از ساير باورها، عدم سازش آن با مباني عقلاني و موازين منطقي تصوير شده است. يثربي بدون اعتنا به اطلاقات گوناگون «عقل» و لوازم تفكّر، «عقلانيت» را واجد وضعي واحد در همهي زمانها و مكانها تصوير ميكند و از اينرو نسبي بودن مصاديق خرافه را به حسب جوامع و اعصار متفاوت برنمي تابد. متأسّفانه جوانب اين خطاي فاحش، در تبيين عوامل گرايش به خرافات و درمان آن نيز مشهود است. همچنين نويسنده در جايجاي كتاب با رويكرد فيزيكاليستي و تأكيد بر ديدگاه هاي آگوست كنت، هر امر ناخوشايند يا نابساماني اجتماعي را بدون تحليل لازم، به خرافه ارتباط مي دهد و با ورود حدّاكثري به مصاديق خرافه، برخي باورهاي اصيل مذهب اماميه همچون مجاري فيض الهي، صفات اولياي دين، شفاعت و توسّل را به چالش مي كشد. در اين راستا به دليل فقدان نگاه پديدارشناسانه، حتّي بسياري از تجربيات زيستهي شيعيان، ذيل مفهوم «خرافه» قرار گرفته است.
چكيده لاتين :
“Philosophy of Superstitions” has been authored as a work of second-order knowledge and philosophical perspective concerning the conceptual explanation and identification of different types of superstition, causes of human tendency towards superstitions and the method of battle with this problem. The mode of discussion of Professor Yasrebi of this issue beaspeaks of his deep concerns of superstition particularly in its social aspect; but the author in the chapters of this work, instead of strengthening the philosophical perspective of the outlines of this problem, after a short review of the basic notions, turns to the extensions. Meanwhile, the most important problem is concerned with the “definition of superstition”. The distinguishing feature of the superstition as compared to other beliefs, its failure of consistency with rational foundations and drawn logical rules. Without paying attention to different applications of “reas” and requirements of thinking, Yasrebi considers rationality to have a unique condition in all times and spaces. Thus, he does not tolerate the relativity of the extensions of superstition in different societies and ages. Unfortunately, side effects of this great mistake can be seen in his explanation of the causes of the tendency towards superstition and its cure. ...
عنوان نشريه :
پژوهشنامه انتقادي متون و برنامه هاي علوم انساني