اثر سواد جغرافيايي گردشگري راهنمايان تور بر رضايتمندي گردشگران

ارائه دقيق و ذكر جزئيات اطلاعات سفر توسط راهنماي تور براي گردشگر، به‏ويژه گردشگران اروپايي كه براي اولين بار به ايران سفر مي‏كنند، اهميت تعيين‏كننده در رضايت آنان دارد. در اين پژوهش به بررسي تأثير ابعاد سواد جغرافيايي راهنمايي تور (شناخت جغرافيايي، دانش جغرافيا، فرايند اطلاعات جغرافيا) بر رضايتمندي گردشگران، كاهش ريسك درك‏شده، و كاهش ترديد گردشگر پرداخته شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف كاربردي و از نظر روش تحقيق در زمره تحقيقات توصيفي‏ پيمايشي قرار مي‏گيرد. جامعه آماري پژوهش گردشگران اروپايي شهر تهران است. در تحليل استنباطي داده‏ها از ضريب آلفاي ‏كرونباخ و براي تعيين ثبات دروني ابزار از آزمون KMOو كرويت بارتلت و براي مناسب‏بودن حجم نمونه و درست‏بودن تفكيك عامل‏ها و براي تعيين ارتباط علّي بين متغيرها از روش مدل معادلات ساختاري استفاده شد. يافته‏هاي اين پژوهش نشان داد از ميان ابعاد سواد جغرافيايي گردشگري، دو بُعد شناخت جغرافيايي و فرايند اطلاعات جغرافيايي بر رضايتمندي، ريسك درك‏شده، و ترديد گردشگر تأثير مثبت و معناداري دارد؛ اما بُعد دانش جغرافيايي گردشگر بر رضايتمندي و ترديد گردشگر بي‏تأثير است. راهنماي تور بايد اطلاعات جغرافيايي غني در زمينه مكان‏هاي گردشگري داخلي، فرهنگ مقصد، محل اقامت، نحوه استفاده از وسايل حمل و نقل عمومي داشته باشد. براساس يافته‏هاي پژوهش به سازمان ميراث فرهنگي توصيه مي‏شود مجوز كارت راهنمايي تور را در اختيار افرادي قرار دهد كه، علاوه بر دانش گردشگري و زبان تخصصي، داراي سواد و دانش جغرافيايي مناسبي از مقاصد گردشگري باشند.