ارزيابي انواع ماليات بر مجموع درآمد و استخراج الگوي مطلوب براي ايران مطابق با سياست‌هاي اقتصاد مقاومتي

نظام ماليات بر اشخاص حقيقي در ايران، معايب و نقص‌هايي دارد. تحول در نظام مالياتي نيز يكي از ضرورت‌هايي است كه در اسناد بالادستي كشور از جمله سياست‌هاي كلي اقتصاد مقاومتي و الگوي اسلامي ايراني پيشرفت آمده است. يكي از راهكارهاي اصلي جهت اصلاح اين ساختار، تحول سيستمي با محوريت استقرار ماليات بر مجموع آمد است؛ امّا الگوي ماليات بر مجموع درآمد ظرايف بسياري دارد كه لازم است انواع و ابعاد مختلف آن و تجارب كشورها در اين باره مورد ارزيابي قرار گيرد و شرايط مختص به ايران نيز واكاوي شود. در اين زمينه نيز پژوهش‌هاي اندكي انجام شده است. بنابراين، مسئله پژوهش حاضر اين است كه مزايا و معايب هريك از انواع ماليات بر مجموع درآمد چيست؟ و نظام مالياتي متناسب براي ايران كدام است؟ اين پژوهش كه با روش كتابخانه‌اي انجام شده است، پس از ارزيابي انواع PIT و بررسي ابعاد مختلف اقتصاد سياسي ايران، به اين نتيجه رسيده است كه الگوي ماليات بر مجموع درآمد هموار به همراه اعتبار پايه (نوع سوم) بيشترين تناسب را با ساختار اقتصاد سياسي ايران دارد و اهداف كارايي، عدالت و سادگي را در حد مطلوب تأمين مي‌كند. همچنين، پيشنهاد مي‌شود يارانه‌هاي نقدي در قالب اعتبار مالياتي پرداخت شود. يافته‌هاي اين تحقيق، دلالت‌هاي سياستي نيز براي كاهش يا حذف معافيت‌هاي مالياتي، ايجاد پايگاه‌هاي جامع اطلاعاتي، اصلاح قوانين و ‌تغيير رويه‌هاي اجرايي كشور دارد.