بررسي نقش نظرعلي خان امرايي در غائله سالارالدوله

Nazar Ali Khan of Amraei and the Riot of Salar al-Dowleh

يكي از مهم ترين رويدادهاي تاريخ ايران دوران معاصر، غايله سالارالدوله بود كه مشتمل بر چند بار لشكركشي او به تهران عليه حكومت نوپاي مشروطه است. نظرعلي خان امرايي از جمله خوانين غرب ايران است كه در اين غايله در كنار سالارالدوله قرار داشت. اين نوشتار در نظر دارد كه با روش توصيفي تحليلي به بررسي چرايي و چگونگي حضور نظرعلي خان امرايي در غايله سالارالدوله بپردازد و به اين پرسش پاسخ دهد كه علل، عوامل و چگونگي موضع گيري نظرعلي خان امرايي در قبال غايله سالارالدوله چه بوده است؟ يافته هاي تحقيق نشان و خويشاوندي با شاهزاده سالارالدوله بپردازد. سپس در زمان حمله سالارالدوله به پايتخت، نظرعلي خان به واسطه جاه طلبي شخصي، منافع ايلي، پيوند خويشاوندي با سالارالدوله و مي دهد كه ضعف موقعيت نظرعلي خان در ميان خوانين رقيب، او را ناچار ساخت تا براي تحكيم موقعيت خويش، به همكاري اميدواري به پيروزي قطعي او و اميد به بهره مندي از بخشش مالياتي به همكاري همه جانبه با وي پرداخت اما بعد از شكست ساوه از مواضع خود عدول كرد و به محض اينكه دولت مشروطه حاكميت او بر طرهان را به رسميت شناخت، از سالارالدوله جدا شد.

Salar al-Dowleh’s riot was one of the events that greatly affected the political-social situation of Iran following the constitutional revolution. Salar al-Dowleh, son of Mozaffar al-Din Shah, who for many years governed the western provinces of the country, campaigned several times for various pretexts against the newly constitutional government. He was supported by the Khans and tribes of the west of the country in these campaigns, among which, Nazar Ali Khani, the ruler of Ṫarhān, played a major role in comparison with other the Khans of the Pishkuh Lorestan. Accompanying the Khans of the western provinces of the country, including Nazar Ali Khan, with the Salar al-Dowleh to oppose the constitution, is one of the controversial issues of constitutional history. By a descriptive-analytical method, this paper intends to use the available resources, memories and documents from these events, to examine the role of Nazar Ali Khan in in the riot of Salar al-Dowleh and to answer these questions: Which aims and motives of Nazar Ali Khan in collaboration with Salar al-Dowleh have been? Why, in spite of the weakness of the central government and the plurality and power of the nomadic forces, the riots finally failed? Why did Nazar Ali Khan withdraw from Salar al-Dowleh and not accompany him in the third attack?