بررسي و نقد كتاب آيا آموزش مي‌تواند جامعه را تغيير دهد؟ (can Education change society?)

A Review and Critique of Book Can Education Change Society?

هدف پژوهش حاضر،نقد كتاب "آيا آموزش مي‌تواند جامعه را تغيير دهد؟" نوشته مايكل اپل در سال (2013)ترجمه نازنين ميرزابيگي در سال 1395است.از جمله پژوهش هايي است كه به بررسي سنت انتقادي درزمينه مطالعات برنامه‌درسي و آموزشي مي‌پردازد. روش پژوهش كتاب سنجي و نوع مطالعه كاربردي مي باشد.جامعه آماري چاپ اول و دوم كتاب "آيا آموزش مي تواند جامعه را تغيير دهد "مي باشد.نمونه مورد مطالعه، يك جلد كتاب "آيا آموزش مي تواند جامعه را تغيير دهد " چاپ دوم سال 1395 مي باشد.نتايج يافته هاي نقد كتاب نشان مي دهد: يكي از نقاط قوت كتاب، تلاش براي پيوند جنبش‌هاي سياسي در سراسر جهان براي ايجاد تغييرات است.همچنين گرچه نويسنده و مترجم و ويراستارهمگي از قلم شيوا و جذابي برخودارند.برخي ايرادات محتوايي ، ترجمه اي و شكلي منجر به انتقاداتي به رويكرد علمي نويسنده و مترجم شده است. مهم ترين نقد به نويسنده:عدم استفاده از ابزارهاي علمي مانند تمرين، نمودار، جدول و تصاوير در ارائه و توضيح مطالب است.

The purpose of this study is to criticize the book “Can Education Change Society?” written by Michael Apple in 2013. It was translated by Nazanin Mirzabaki (1395). This study reviews a critical tradition in the field of curriculum and educational studies. The research method and type of study are applied. In the first and second editions of the book, one of the strengths of the book was the attempt to link political movements around the world to create changes, although the writer, translator, and editor did a great job. Some of the textual and translation mistakes have led to criticism of the author and translator’s scientific approach. Perhaps the most important criticism of the author is the lack of use of scientific instruments, such as practice, charts, and pictures.