شماره ركورد :
1194795
عنوان مقاله :
سرناد در ادبيّات فارسي
عنوان به زبان ديگر :
Serenade in Persian Literature
پديد آورندگان :
بهسان، ندا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال , جعفري تبار، حسن دانشگاه تهران - گروه حقوق خصوصي
تعداد صفحه :
123
از صفحه :
107
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
229
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
سرناد , عشق , آستانه , ايوان , بام , روزن , عاشق
چكيده فارسي :
بالاتر نشستن معشوق نسبت به عاشق، موضوعي است كه دايما در ادبيات عاشقانه تكرار مي شود (= بن مايه ادبي). به اين حالت در ادبيات اروپايي سرناد مي گويند. عاشق در آستانه منزل معشوق براي او ترانه مي خواند و با او گفتگو مي كند، و معشوق بر بالاي پنجره به آن گوش فرا مي دهد و با او گفتگو مي كند. اين جايگاه لزوما پنجره يا آستانه نيست و مي تواند بام، اسب، آسمان، خورشيد يا هر مقام بلند ديگر باشد. سرناد در ادبيات قديم بيش از ادبيات معاصر قابل مشاهده است، و اين تفاوت موضع بدان دليل است كه در ادبيات كلاسيك ايران معشوق در مقام ناز است و عاشق در مقام نياز و اين دو خصلت اخلاقي سبب آن است كه معشوق ضرورتا در جايگاهي فوق عاشق قرار گيرد. به عكس، در ادبيات معاصر، و شايد به دليل زميني تر شدن معشوق و هم نشيني عاشق با او، مكان اين دو نسبت به يكديگر به هم سطحي آن دو تبديل شده است. سرناد را علاوه بر ادبيات عاشقانه مي توان در هر جايي كه شخصي بر ديگري قدرت و اقتدار يافته نيز گزارش كرد، و به همين دليل قدرتمندان سياسي همواره بر بالا مي نشينند. در ادبيات قدرت محور نيچه، زردشت از بالاي كوه به پايين فرو مي آيد تا ديگران را نجات دهد، و در قدرت انضباطي ميشل فوكو، نظارت هاي دنياي مدرن بر شهروندان از فراز برج هاي سراسرنماي زندان انجام مي گيرد؛ برج هايي كه جانشين سياه چاله هاي قديم شده است.
چكيده لاتين :
Serenade is a common motif and archetype in literature. It is a kind of dialogue between the lover and the beloved while the beloved is by the window of her house and the lover is below the window. In this essay, serenade is not limited to the door and the window of the beloved; all the top positions like the roof, horse, sky and the sun could be included into the meaning of the upper place of the beloved. We can see this motif in the traditional literature more often than in contemporary one, because serenade belongs to the paradigmatic axis of love in the classical poems where the lover is always away from the beloved. But in contemporary love literature, the lover is often in the presence of his beloved; so love nowadays acts more often on the syntagmatic axis. In this essay, serenade is also considered as a political concept when all the powerful men like to be in a position superior to the others. So in the power-centered literature of Nietzsche, Zoroaster descends the mountain to save the others, and in the disciplinary power of Foucault, the self-discipline on the citizens is materialized through the high towers which replaced the dungeons.
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
ادب فارسي
فايل PDF :
8265578
لينک به اين مدرک :
بازگشت