تببين الگوي مفهومي حكومت داري اميركبير

Explaining the Conceptual Model of Amirkabir Governance

پژوهش حاضر ناظر به تدوين الگويي براي مديريت دولتي است و نگارندگان درصدداند با استفاده از علم تاريخ اين فرصت را در اختيار تصميم گيران، سياست گذاران و مديران دولتي قرار دهند تا بتوانند الگويي از حكومت داري را به دقت بررسي كنند. يكي از بهترين الگوها در اين باره، حكومت داري اميركبير است. در اين مطالعه با پيروي از رويكرد چارچوب مفهومي و با بهره گيري از روش پژوهش اسنادي با محوريت مطالعه و بررسي كتب و متون دست اول، داده هاي مهم موجود در منابع تاريخي استخراج شده است كه ضمن نقد و بررسي در قالب طرحي اكتشافي و استقرايي، تصويري نسبتا مشخص از شيوه حكومت داري اميركبير ارايه شده است. چارچوب مفهومي پيشنهادي اين پژوهش مشتمل بر 189 مفهوم است كه در قالب 23 مقوله، 12 تم و 6 بعد ساماندهي شده است. مفاهيم استخراج شده نيز دسته بندي شده و هر دسته در يك مقوله گنجانده شده است و مقولات هم دسته در يك تم قرار گرفته اند و تم هاي هم دسته ابعاد را تشكيل داد ه اند. ابعاد شناسايي شده عبارت است از: اقدامات سياسي، اقدامات فرهنگي، اقدامات بروكراتيك، اقدامات حفاظتي، اقدامات اقتصادي و اقدامات اجتماعي؛ كه با هم انديشي كانون خبرگان به دست آمده است. چارچوب مذكور مبنايي براي درك جوانب مختلف حكومت داري اميركبير ايجاد كرده و در نهايت الگويي مفهومي از اقدامات اين سياستمدار ارايه داده است كه مي تواند دستمايه مديران و سياست گذاران مديريت دولتي در ايران باشد. نتايج اين مطالعه نشان مي دهد كه مي توان از داده هاي تاريخي براي تعريف مفاهيم جديد و مولفه هاي جديد در مديريت دولتي استفاده كرد.

The present study aims to develop a model for public administration. The authors try to use the science of history to provide this opportunity to decision-makers, policymakers, and government managers that they can use to carefully examine a model of governance. One of the best models in this regard is the governance of Amirkabir. In this study, following the conceptual framework approach and using the documentary research method, focusing on studying and reviewing primary sources and texts, essential data in historical sources have been extracted. While reviewing in the form of an exploratory and inductive plan, we presented a relatively clear picture of the governance of Amirkabir. The proposed conceptual framework of this research consists of 189 concepts organized in the form of 23 categories, 12 themes, and six dimensions. The extracted concepts are also categorized. A number of the concepts are placed in a category, and the related categories locate in a theme, and the related themes form dimension. The identified dimensions are political measures, cultural measures, bureaucratic measures, protection measures, economic measures, and social measures obtained with the cooperation of the Association of Experts. The framework provides a basis for understanding the various aspects of Amirkabir governance and finally provides a conceptual model of this politician's actions that can be a reference for managers and policymakers in public administration in Iran. This study shows that historical data can be used to define new concepts and new components in public administration.