عنوان مقاله :
نقش تداعي در ساختيابي خلاقانهي حكايت شيخ احمد خضرويه و گريه كردن كودك حلوافروش
پديد آورندگان :
اكبري گندماني، مهرداد دانشگاه اراك , كمالي بانياني، مهدي رضا دانشگاه اراك
كليدواژه :
بدخواني خلاق , تداعي , عناصر داستاني , مثنوي معنوي
چكيده فارسي :
يكي از بارزترين و فعالترين ويژگيهاي مؤثر بر شاعران در زمان سرودن شعر، مسئلة تداعي است. تداعي، فرايندي است كه به صورت غيرارادي، در ذهن ظاهر ميشود و ميان خاطرات، تصاوير، درونمايهها و انباشتههاي ذهني، ارتباط برقرار مي-كند. از آنجا كه آفرينش هر اثر ادبي جديد، مستلزم تخطّي و خروج از هنجار متون نافذ پيشين و خوانش خلاقانة آثار گذشته است؛ لذا، عنصر تداعي در ساخت يا بازسازي آثار ادبي، بويژه در جهت رهايي از اضطراب تأثير آثار پيشينيان، نقش بسيار چشمگيري را داراست و زمينههاي ايجاد بدخواني خلاق را فراهم ميكند. با عنايت به اين كه، جريان سيال ذهن و عنصر تداعي، از عوامل موثر بر ذهن مولانا، در زمان به نظم درآوردن حكايات بوده است؛ ازينرو، در پژوهش پيش رو، حكايتي از مثنوي معنوي مورد بررسي قرار گرفته است. بر طبق پژوهشي كه انجام شده است، مشاهده شد كه عنصر تداعي در تغيير دادن اصل موضوع حكايت، خلق درونمايههاي فرعي، ترسيم فضايي بيزمان و بيمكان، نكره ذكر شدن شخصيت اصلي، نزديكي شاعر از زاوية ديد دروني به داناي كل، چند بعدي شدن شخصيّت داستاني و ... تأثيرات عمدهاي داشته است و با تغيير سطح جديد، نسبت به سطوح ماقبل، سبب تغييرات عمدهاي در حكايت مولانا به نسبت حكايات مبدأ شده است. در اين پژوهش، پس از آشنايي با عنصر تداعي، شاخصههاي آن، شناخت نظرية بدخواني خلاق و اضطراب تأثير، چگونگي تأثير تداعي بر روند بدخواني خلاق مولانا در حكايت شيخ احمد خضرويه و كودك حلوا فروش، بررسي شده است. روش تحقيق، توصيفي تحليلي بوده است.
چكيده لاتين :
no abstract