كليدواژه :
معرفتشناسي ديني , مفهوم خيال , قوة خيال , عالَم خيال , ادراك خيالي , معرفت ظني , شناخت باطني , حواس , باطني.
چكيده فارسي :
در تاريخ فلسفة اسلامي از زمان فارابي تا عصر حاضر، قوة خيال و عالم خيال از مباحث بسيار مهم بوده است؛ زيرا بسياري از مباحث كشفي، علمي و فلسفي را تنها با محوريت خيال ميتوان تبيين و توجيه نمود. ولي در فلسفههاي معاصر، نقش معرفتي خيال به عنوان واسطهاي ميان احساس و عقل، مورد غفلت قرار گرفته است. سؤال اساسي اين نوشتار، آن است كه واژة «خيال» از چه مفهومي برخوردار است؟ و همچنين آموزههاي ديني چه جايگاه و نقشي براي خيال در معرفتشناسي قائل شده است؟ و نيز معرفت حاصل از راه خيال، تا چه اندازه داراي ارزش معرفتشناختي است؟ نتايج پژوهش حاضر كه بر پاية مطالعات اسنادي و به روش توصيفي ـ تحليلي است، نشان داد: خيال؛ حقيقتي است كه آن به آن، جلوهگري ميكند. صورتي است جزئي كه شباهتي به واقع دارد؛ يعني از شكل و مقدار برخوردار بوده، ولي ماده و مدت ندارد. از اين جهت لغتشناسان از خيال با عناويني همچون «شبيه به صورت» و «سايهگون» تعبير كردهاند. خِيال به عنوان بخشي از شناخت باطني انسان، در معرفتشناسي فلسفه، عرفان و اخلاق از جايگاه ممتازي برخوردار است كه در صورت تهذيب و طهارت آن، نقشي عنصري در معرفت بشري و مشاهدات و ادراكات كشفي او ايفا ميكند و همچنين در ايجاد رفتار عاقلانة انسان، سهم قابلتوجهي خواهد داشت.