عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي «انسان خداگونه» در تصوف، قبّالا و گنوسي
پديد آورندگان :
شهبازي ، حسين دانشگاه تبريز , عابدي ، محمدرضا دانشگاه تبريز - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
گنوسي , مركبه , قبالا , صوفيه , آدام قدمون , آنتروپوس , حقيقت محمدي ,
چكيده فارسي :
انسانخداگونه، فارغ از شيوۀ تبيين، از آموزههاي مشتركِ تصوف، مركبه و قبالا، و گنوسي است. وجوه اشتراك و اختلاف اين ايده در قالب طرح نمونۀ قدسي از انسان، تحتِ تعابيري مانند آدام قَدْمون، آنتروپوس و آدم اول در عرفان يهود، گنوسي و صوفيه ديده ميشود. پژوهش حاضر به بررسي تطبيقي ايدۀ مزبور اختصاص دارد. نتايج نشان ميدهد كه با وجود وجوه مشترك، در ميان اين ايدهها تفاوت بنيادين ميتوان يافت. ناتواني گنوسيان در تفكيك خداي متعال از نخستين آفريدهاش (آنتروپوس)، آنها را بهسمت دوگانهپرستي سوق داده است. مركبه نيز اگرچه كوشيدهاند تا مرز بين خداي يكتا و آدام قدمون را حفظكنند، در عمل نتوانستهاند آن دو را از هم تفكيك كنند. قبالائيان در عين باور به توحيد، با طرح نظريۀ «ان سوف» و عجز از بيان نسبت آن با يهوه، امكان اتهام به لغزش از محور توحيد را در باورهاي خود بهوجود آوردهاند؛ اما درصدد زدودن غبار اين اتهام برآمدهاند. در ميان صوفيه، هرچند شباهت عقل اول به خداوند سبب شده است تا برخي مشايخ در پندار خويش عقل اول را در جايگاه خداوند بيابند، اما تمسك به توحيد، در نهايت آنها را به خداي متعال رسانده است.
عنوان نشريه :
معرفت اديان
عنوان نشريه :
معرفت اديان