عنوان مقاله :
نورسياه ازاديان باستان تانگاه عارفان
عنوان به زبان ديگر :
Black light from ancient religions to mystics
پديد آورندگان :
هاشمي، ماندانا دانشگاه آزاداسلامي واحد رودهن - دانشكده ادبيات فارسي وزبان هاي خارجي - گروه زبان وادبيات فارسي
كليدواژه :
نور سياه , اهريمن , اهورامزدا , عرفان , اديان باستان
چكيده فارسي :
اساطير، اديان، ادبيات و آيين هاي باستاني ايران يكي از خاستگاه هاي عقايد عرفاني است.در دوره اسلامي امتداد فرهنگ باستاني ايران ازسويي در فرهنگ عظيم اسلامي وازسوي ديگربرانديشه عرفا ،تاثير گذارد.روح تفكر زردتشتي با تفكر عارفان ايران درهم آميخت و در مسلك اشراقي سهروردي احيا شد و در شعر عارفان بزرگي چون عطار و مولانا متجلي گرديد.اصطلاح متناقض نماي «نورسياه»يكي ازاين مفاهيم است كه درحوزه انديشه هاي عرفاني جايگاه ويژه دارد و ريشه در باورهاي اسطورهاي، اديان و آيينهاي باستاني داشته با درآميختن با باورهاي عرفاني تغييراتي در آن ايجاد شده در مقاله حاضربه تحليل رابطه ميان باورهاي اسطورهاي و تعابير صوفيانه دربارة نور سياه پرداخته شده است.بررسيهاي انجام شده نشان ميدهد باورهاي اسطورهاي دربارةاهريمن با نگاهي هنرمندانه و ساختارشكنانه در نگاه عارفانه به پارادوكس نور سياه منجر شده است واين نوع نگاه هنرمندانه تغييرات ساختاري را در نگاه به ابليس رقم زده است كه ريشه آن در باورهاي اساطيري است.
چكيده لاتين :
The mystic term "Black Light", which has a special place in the works of some great scholars of mysticism, is rooted in mythological beliefs and ancient religions. Mixed with mystical beliefs, this term has undergone some changes. The present paper aims at finding an association between mythical beliefs and Sufi interpretation of "Black Light.
Investigations show that the mythological beliefs about Angra Mainyu, with an artistic and deconstruction look at mysticism, have led to the Black Light paradox, and this kind of artistic look has brought about structural changes in Iblīs, which is rooted in mythological beliefs.
عنوان نشريه :
كهن نامه ادب پارسي