عنوان مقاله :
بررسي كانون شدگي و راوي در رمان في الطريق اليهم از هديه حسين
عنوان به زبان ديگر :
A Cognitive Narrative Approach to the two elements of focalization and the narrator in the novel fi Altariq Elayhem by Hadiya Hussein
پديد آورندگان :
آبدانان مهديزاده، محمود دانشگاه شهيد چمران اهواز - دانشكده الهيات و معارف اسلامي - گروه زبان و ادبيات عربي، ايران , جلالي فرد، سعيده دانشگاه شهيد چمران اهواز , قاسمي پور، قدرت دانشگاه شهيد چمران اهواز - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي، ايران
كليدواژه :
كانون شدگي , راوي , هديه حسين , رمان في الطريق اليهم
چكيده فارسي :
در ادبيات كلاسيك بررسي راوي و كانونشدگي در داستان و رمان بصورت كلي و در زاويه ديد خلاصه ميشد. اما با ظهور نظريههاي جديد زبانشناسي از سوي برخي صاحب نظران بخصوص ژنت، ايندو بصورت دقيقتري مورد بررسي قرار گرفت و از هم مجزا شدند. راوي يعني كسي كه داستان را نقل ميكند و كانونگر يعني كسي كه چيزي را مشاهده و سپس مورد توجه قرار ميدهد.
هديه حسين نويسنده عراقي از رمان نويسهاي معاصر عراق است كه توانسته با نوشتن چندين رمان در زمره رمان نويسان تا حدودي موفق زن عرب قرار بگيرد. از جمله آثار او، رمان في الطريق اليهم است كه با نگاهي فردي-اجتماعي به مسائل جامعه آن روز عراق نوشته شد. راوي اصلي اين رمان كودكي شش ساله است كه با وجود خردسال بودن، اما از انواع كانونگري و راويتگري مختلف استفاده كرده است؛ همين امر باعث شده تا اين رمان براي اين پژوهش انتخاب و دو مؤلفه مذكور آن با روش توصيفي-تحليلي مورد بررسي قرار بگيرد.
در اين رمان پيوسته با تغيير كانون روايت روبرو هستيم؛ اما با توجه به غلبهي «من اول شخص»، عمدتا كانونساز به صورت دروني نمود مييابد؛ بدين ترتيب راوي صاحب اصليترين پنجره كانونشدگي است. البته بصورت محدود ايندو از يكديگر مجزا ميشوند و كانونگري از نوع دروني به بيروني و راوي از درون داستاني به راوي ديگرگوي تبديل ميشود. گاهي نيز بصورت نادر راوي ناشناش-درون داستاني بصورت نامحسوس در هيبت راوي اصلي اما با آگاهي بيشتر و يا در قالب سوم شخصي ناآشنا در داستان حضور پيدا ميكند.
چكيده لاتين :
Previously Study Narrator and focalization in the story was generally and summed up from the angle of view. With the introduction of structuralism theories by some pundits, especially Genet, These two were examined more carefully and have been separated. The narrator is the one who tells the story and A focalizer means someone who observes something and then and then he pays attention.
Hadiya Hussein is an Iraqi writer and one of Iraq's contemporary novelists has managed to become one of the most successful Arab female novelists by writing several novels, among others is novel fi Altariq Elayhem, which is written with a personal-social look at the issues of Iraqi society that day. This descriptive-analytical study seeks to investigate the two components mentioned in this novel.
In most parts of the novel, the internal focalizer be identical with the narrator that is, both are the same spirit of Amal. As such, the narrator owns the main window of focalization. In a limited way, the two are sometimes separated, and the internal focalizer becomes the external focalizer and homodiegetic narration becomes the heterodiegetic narration.