بررسي تطبيقي انديشه‌هاي مقاومت در شعر يحيي السماوي و محمدرضا شفيعي كدكني

فاقد عنوان لاتين

يحيي سماوي، به عنوان يكي از شاعران برجسته معاصر عراق، و محمدرضا شفيعي كدكني، از شاعران معاصر ايران، مي‌كوشند تا با سلاح قلم، زبان هنر و بهره‌گيري از شگردهاي گوناگون ادبي، در افشاي ماهيت استعمار و نيروهاي اشغالگر، نفش بارزي داشته باشند. پژوهش حاضر گذشته از تبيين جايگاه ادبي اين دو شاعر، مي‌كوشد، با رويكردي تطبيقي بر اساس مكتب آمريكايي، به صورت تفصيلي و استقرايي اشتراكات و افتراقات شاعران مورد نظر را در مفاهيم مقاومت مورد مطالعه قرار داده و عوامل ظهور انديشه‌هاي پايداري و مقاومت در شعر سماوي و شفيعي بررسي نمايد. نتايج حاصل از اين پژوهش حاكي از آن است كه رد پاي استعمار آمريكا در هر دو كشور پيامدهاي ناگواري به دنبال داشته است. بنابراين دو شاعر، با تكيه بر ارزش‌هاي والاي قرآن و اسلام و به پشتوانه فرهنگ غني و تاريخ شكوهمند سرزمينشان، ضمن بهره‌گيري از اساطير ملي- مذهبي به صورت نمادين و گاه آشكار، سهم بسزايي در بيداري ملت خويش داشته و با ايجاد همبستگي در ميان آن‌ها، گام‌هاي استواري در مسير پايداري برداشته‌اند. خلاصه ماشيني: سـماوي 123124/ در ابيات ديگري لحن كلام خود را تندتر كرده و از رزمندگان مقاومت ميخواهـد كـه بـا جهاد خويش ، خونريزي در شهرهاي مختلف عراق را متوقف نمايند و آرامش و امنيـت را در وطن و براي فرزندان ملت فراهم نمايند: «أوقفوا سفك الدم المهدور في « الكوفۀ»/ في « الأنبـار» و«البصـرة»/ فـي «الكـوت » وباقي المـدن المشـتعلۀ/ فمتـي تعطـون للجـائع خبــزا/ وأمانـا للعصـافير التـي غـادرت الحقل »(همان : 118-17) سماوي براي تهييج فرزندان مقاومت نسبت به مبارزه عليه متجاوزان ، تصويري دوگانه از وطن را در مقابل چشمان مخاطب ترسيم ميكند: «ما أضيق الوطن / حين يكون واحۀ/ يمرغ فيها الفاتح المتحل / ما أرحب الوطن / حـين يكون خيمۀ أوتادها الأمان والود/ ولا يقرب من رواقها الضغن »(سماوي، 2008: 116) شاعر در ابيات فوق ، از سويي، اوضاع عراق در بند نيروي اشغالگر را بيان ميكنـد كـه همچون دشتي شده است كه نيروهاي اشـغالي در آن جـولان مـيدهنـد و آن را وطنـي تنگ تعبير ميكند و از سوي ديگر عراقي را به تصوير ميكشد كه ستون هـاي خيمـه آن امنيت و دوستي هستند و در سايه مقاومت و جهاد، هيچ دشمني و كينه اي نميتواند بـر آستانه آن نزديك گردد.

فاقد چكيده لاتين فارسي