شماره ركورد :
1195899
عنوان مقاله :
ستايش پيامبر(ص) در آيينه بررسي و تطبيق اشعار صفي الدين حلي و خاقاني
عنوان به زبان ديگر :
فاقد عنوان لاتين
پديد آورندگان :
صارمي گروي، سكينه دانشگاه فردوسي مشهد , ميرزائي نيا، حسين دانشگاه اصفهان - گروه زبان و ادبيات عربي
تعداد صفحه :
17
از صفحه :
237
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
253
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
ادبيات تطبيقي , خاقاني , صفي الدين حلي , مدح پيامبر(ص)
چكيده فارسي :
مدح و ستايش حضرت محمد(ص) در شعر عربي و فارسي شاعران بزرگي ديده مي‌شود، صفي الدين حلي(677-744ق) و شاعر شروان، خاقاني(520-595ق)، اشعار زيبايي را در مدح و ثناي رسول اكرم(ص) سروده‌اند. صفي الدين حلي بيش‌تر به كرامات پيامبر و بيان مفاهيم كلي پرداخته است و از ذكر ويژگي‌هاي اجتماعي مثل روح عدالت طلب پيامبر باز مانده است و مدائح صفي الدين حلي متأثر از انديشه‌هاي كلامي است كه متفكرين زمان را به خود مشغول داشته است. فرضيه اين پژوهش در پي آن است تا نشان دهد كه اين دو شاعر در عين اينكه از يكديگر تإثير نپذيرفته‌اند، چگونه با ديدگاهي نزديك و مشابه به يكديگر به بيان فضائل وكرامات پيامبر اكرم پرداخته‌اند. روش تحقيق در اين مقاله تحليلي- توصيفي و بر اساس منابع كتابخانه‌اي است. هدف مقاله حاضر اين است تا وجوه اشتراك و افتراق ديدگاه اين دو شاعر را درباره مدح حضرت محمد مصطفي(ص) بررسي كند. چراكه اين تطبيق مبتني بر مكتب آمريكايي است. خلاصه ماشيني: تقـارن مـيلاد حضـرت 238ستايش پيامبر(ص ) در آيينه بررسي و تطبيق اشعار صفي الدين حلي و خاقاني/ 239 محمد(ص ) و خاموش شدن آتشـكده فـارس و شكسـتن كنگـره ايـوان مـدائن و خـواب انوشيروان به بيان هاي مختلفي آمده است : ومن اخمـدت مع وضعه نـار فـارس وزلزل عـــنها عرشـــها وسـريرها خمــــدت لفضـــل ولادك النيران وانشـــق من فرح بـك الايــــوان وتزلــزل النادي واوجــــس خيفـۀ من هـــول رويــــاه انوشــــروان (حلي، 1983: 77و79) شاعر شرواني شكستن بت ها و كنگره ايوان مدائن را در زمره معجزات نبي اكـرم (ص ) ميداند اما متناسب با اين بحث نيز ميتوان آن را ذكر كرد: عجب ني در شـب مـيلاد احمـد نگون سـار آمـده اصـنام بـرهمن (خاقاني، 1374: 320) محم=د(ص) و ديگر انبياء الهي صفي الدين حلي در وصف حضرت به ذكر ايشان در تـورات ، انجيـل ، زبـور و شـهادت حضرت موسي و عيسي عليهم السلام به آمدن او اشاره ميكند. خاقـاني ميخواهد با استناد به روايات و اخبار برتري حضرت محمد(ص ) را نشان دهد: شاعر جان يافتن حضرت آدم را به دم حضرت محمد(ص ) ميداند و وجود ايشان را آراينده ذات آدم ميداند: اي نقـــطه ذات هر دو عـالم قائــــم بـــه دم تو ذات آدم (خاقاني، 1374: 153) آدم كه كلاه فطـــــرت افتاد از خــاك اديـم نــسل تو زاد خورشيد و سهي گردشي هم گلـــــگـونه ده اديــــم آدم (خاقاني، 1333: 154) به تعبيري آدم را عطسه (زاده و فرزند) پيامبر ميداند: عطسه او آدم است ، عطسه آدم مسيح اينت خلف كز شرف عطسه او بود باب (خاقاني، 1374: 43) 240ستايش پيامبر(ص ) در آيينه بررسي و تطبيق اشعار صفي الدين حلي و خاقاني/ 241 البته شاعر فارسي زبان قرن ششم ما به اين مسـأله هـم در «تحفـۀ العـراقين » و هـم در ديوان اشاره كرده است و آن را از نشانه هاي علو مرتبت پيـامبر اسـلام (ص ) تصـور كـرده است .
چكيده لاتين :
فاقد چكيده لاتين
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
مطالعات ادبيات تطبيقي
فايل PDF :
8269270
لينک به اين مدرک :
بازگشت