عنوان مقاله :
نقد تطبيقي رمان سيذارتا در مقايسه با شاهكارهاي برجسته عرفاني- تعليمي ادب فارسي
عنوان به زبان ديگر :
فاقد عنوان لاتين
پديد آورندگان :
يشيل، احمد دانشگاه ساكاريا - دانشكده الهيات، شهر ساكاريا، تركيه , عباسي، حجت دانشگاه پيام نور - دانشكده زبان و ادبيات خارجه - گروه زبان و ادبيات فارسي، تهران، ايران
كليدواژه :
هرمان هسه , سيذارتا , ادب عرفاني و تعليمي فارسي , منظوم سازي
چكيده فارسي :
رمان «سيذارتا» كه توسط هرمان هسه، نويسنده اهل آلمان نگاشته شده است، در زمره برترين داستانهاي عرفاني- تعليمي ادبيات معاصر جهان، از ديد جهانبيني و آموزههاي تبليغي، همگونيها و مطابقاتي شگرف با تعاليم شاهكارهاي كلاسيك ادبيات فارسي دارد. اين نوشتار در پي آن است كه با رويكردي تطبيقي و با گستردن دامنه بازنمايي همسانيها ميان رمان «سيذارتا» و ادب عرفاني و تعليمي فارسي به حيطه درونمايهها، شعارپردازيها و پيامهاي ضمني، گامي مثبت در جهت واكاوي و بازشناساندن هرچه بيشتر ظرفيتهاي الهامبخشي گنجينههاي ادب پارسي بردارد و در عين حال بر اين پيشنهاد تأكيد كند كه گستره ادبيات فارسي، استعدادي شگرف براي به نظم در آوردن و يا دست كم مستند به شواهد شعري كردنِ اين رمان دارد؛ امري كه در صورت تحقق ميتواند به عنوان راهكاري شايسته هم براي خروج از بنبست ادبي و هم خلق فرصتي نوين از براي شاعران، مترجمان و نمايشنامهنويسان اين مرز و بوم باشد.
خلاصه ماشيني:
462مطالعات ادبيات تطبيقي، سال چهاردهم ، شماره 56، زمستان 1399؛ صص 63- 7 نقد تطبيقي رمان سيذارتا در مقايسه با شاهكارهاي برجسته عرفاني- تعليمي ادب فارسي * تاريخ دريافت : 1//99 احمد يشيل تاريخ پذيرش : 99/7/15 حجت عباسي ** چكيده رمان «سيذارتا» كه توسط هرمان هسه ، نويسنده اهل آلمان نگاشته شده است ، در زمره برترين داسـتان هـاي عرفـاني- تعليمـي ادبيـات معاصـر جهـان ، از ديـد جهـان بينـي و آموزه هاي تبليغي، همگونيها و مطابقاتي شگرف با تعاليم شاهكارهاي كلاسيك ادبيـات فارسي دارد. مهم ترين مسأله پژوهش حاضر كشف وجوه همسان ميـان رمـان «سـيذارتا» و ادب عرفاني و تعليمي فارسي بر پايه رويكـرد ادبيـات تطبيقـي اسـت در ايـن اثـر، سـيذارتا، شخصيت اصلي داستان ، در جست وجوي آن نقطه عطف و لحظه سرنوشت سـاز، رهسـپار سفر ميشود و سرانجام به درستي كشف ميكند كه اينگونه نيست كـه همـه چيـز يـك توهم بوده ، توجه آدمي به همين پديـده هـاي موهـوم هسـتي اسـت كـه منشـأ رنـج وي ميگردد و تنها بايد به مفاهيم و انديشه ها بها داد و تنها همين ايده ها و آراست كه آدمي را به شادي و رهايي از رنج ميرساند بلكه بر عكس ، همه پديده ها را بايد جدي گرفـت و در بسياري مواقع بايد از انديشه دوري جست ؛ چراكه هر شيء جزئي از كل است و بايد با همراه شدن با اين اجزا بدان كليت و يگانگي پيوست كه در فرهنگ برهمني بـدان OM ميگويند. Translated by Ali Akbar Khan- Mohammadi, Tehran: Pajang Mowlānā, Jalāl ad-Dīn Muḥammad (1378), Masnavi-ye-Ma'navi, 7th edition.
چكيده لاتين :
فاقد چكيده لاتين
عنوان نشريه :
مطالعات ادبيات تطبيقي