شماره ركورد :
1196032
عنوان مقاله :
فرم سياست در نظريه حقيقت انتقادي: مطالعه موردي طرح جورجو آگامبن
پديد آورندگان :
حسيني، مجيد دانشگاه تهران - دانشكدۀ حقوق و علوم سياسي , راقب، امير دانشگاه تهران - دانشكدۀ حقوق و علوم سياسي
تعداد صفحه :
19
از صفحه :
45
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
63
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
آپاراتوس , آگامبن , اجتماع آينده , بالقوگي , نظريه حقيقت
چكيده فارسي :
نيچه،از پيشتازان تبار فلسفه انتقادي، در «تبارشناسي اخلاق» خود مي‌گويد، براي «انسان»، مسيله اصلي زندگي، نه خود رنج كشيدن، بلكه «معنايي» است كه رنج‌‌كشيدن‌هايشدارد. اگرهمين تقلاي مكرر و پيوسته «معناجويي» ازپس ايديولوژي‌ ها و رژيم‌هاي حقيقت هنجاري رامحورگفتاري بدانيم كه «فلسفه انتقادي» ناميده مي‌شود،درخواهيم يافت كه فلسفه انتقادي،پيوندي وثيق بااحيا و طرح دوباره «حقيقت»،آنهم درجهاني داردكه حقيقت و «معنا»،همواره به پاي ارزش‌هايي نظير «فايده» و «لذت» ازيك‌سو و بنيادگرايي وخشونت ازسوي ديگربه مسلخ آورده مي‌شود.روشن است كه در چنينن بردي براي «حقيقت»،آنچه حايزاهميت است،نه صرفاپي‌ريزي يك «هستي‌شناسي حقيقت»، يا «انسان‌شناسي» ومعرفت‌النفس انتقادي،بلكه ترسيم وپيش كشيدن «چهره‌اي» است كه اين نظريه حقيقت انتقادي،براي جهان انساني وروابط ميان انسان‌هابه‌بارخواهدآورد؛چهره‌اي كه بيش ازهر چيز،خودرادر «فرم سياست»،نمايان مي‌كند.دراين مقاله،تلاش نظري فيلسوفان انتقادي،براي بازسازي نسبت ميان «طرح حقيقت» بافرم سياست راازخلال نظريه جورجوآگامبن،فيلسوف انتقادي معاصر،دنبال مي‌كنيم. جايي كه آگامبن،به ميانجي «انسان‌شناسي» ونظريه حقيقت،تلاش مي‌كندتاآپاراتوس يافرمي رابراي روابط انساني به پيش بكشدكه سوداي حقيقت‌جويي انسان راباكنش خلاقانه وآزادازسلطه،پيوندزندوجايي براي كنش معطوف به حقيقت دراجتماع آينده بازنگاه دارد.
چكيده لاتين :
no abstract
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
سياست
فايل PDF :
8269427
لينک به اين مدرک :
بازگشت