عنوان مقاله :
منطقهگرايينوين در غرب آسيا و جنوبشرق آسيا: تامل مقايسهاي
عنوان به زبان ديگر :
New-Regionalism in West Asia and Southeast Asia: A Comparative Reflection
پديد آورندگان :
نژاد زنديه، رويا دانشگاه شهيد بهشتي , طالبي آراني، روح الله دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده اقتصاد و علوم سياسي - گروه سياست جهاني و منطقه اي
كليدواژه :
مطالعات منطقه اي , منطقهگرايي نوين , غرب آسيا , جنوب شرق آسيا
چكيده فارسي :
واقعيت عرصه كنونيِ جهان به گونهاي است كه سامانيابي آن برحسب سه مفهوم مدنظر قرار گرفته است: دولت، منطقه و قاره. بر همين اساس، به ويژه در سه دهه اخير، منطقه هم به عنوان يك سطح تحليل و هم به عنوان يك واحد تحليل، بيش از پيش توجه دانشپژوهان را به خود جلب كرده است؛ از سوي ديگر، از آنجاكه بسياري از معضلاتِ كنوني در عرصه بينالمللي نه راه حل جهاني دارند و نه راه حل ملي، حلوفصلِ منطقهايِ آنها به مراتب آسانتر است. اين واقعيتِ عيني و تحليلي در آسيا بيش از پيش خود را بروز داده است.در اين ميان غربآسيا و جنوبشرقآسيا از جمله مناطقي هستند كه منطقهگرايي را به عنوان يك روند به خود ديدهاند. هدف اين نوشتار مقايسه تجربه منطقهگرايي در غربآسيا و جنوبشرق آسيا در طي سه دهه اخير با بهرهگيري از يك چارچوبِ مفهوميِ مناسب است. براي نيل به اين هدف،تلاش ميشود به اين پرسش پاسخ داده شود كه كدام يك از دو منطقه در پيشبردِ منطقهگرايينوين پيشروتر بوده است؟به منظور پاسخ به اين پرسش، مشابهتها و تفاوتهاي دو منطقه در پيشبردِ منطقهگرايينوين شناسايي خواهد شد. براي گردآوريِ دادهها از هر دو روش كيفي و كمي بهره خواهيم گرفت؛ بدين معنا كه هم از اسناد رسمي، رسانهاي و منابع مكتوب و اينترنتي بهره خواهيم برد و هم از آمار كمّيِ مندرج در پايگاههاي دادۀ دولتها و سازمانهاي بينالمللي. براي تحليل دادهها نيز از روش تحليل محتواي كيفي و كمي برحسبِ مقولههاي مفهومي كه از چارچوب نظري به دست خواهد آمد، سود خواهيم جست. يافته اين نوشتا اين است كه جنوب شرق آسيا در پيشبرد منطقه گرايي نوين پيشروتر از غرب آسيا بوده است، كه به نوبه خود مي تواند زمينه پژوهش درباره دورنماي مقايسه اي منطقه گرايي نوين و نقد مقايسه اي منطقه گرايي نوين را فراهم سازد.
چكيده لاتين :
Current global politics can be organized in terms of state, continent, and region. Thus, not least during recent three decades. region, both as a level of analysis and as a unit of analysis, has increasingly received scholarly attention. Moreover, a lot of emerging problems embedded in the international spherelack a national and/or global solution. It is easy to resolve regionally. This fact has been more prominent in theasian regions. In the meanwhile, West Asia and Southeast Asia are among regions gone through regionalism continuously. The paper aims to compare regionalism in these two regions by drawing on an appropriate conceptual framework. In doing so, the question is that which these reions has been more successful in promoting new regionalism during recent three decades? In answering, differences and similarities between them will be identified. In order to gather data, we shall use both qualitative and quantitative methods, and in oder to analize data, we will drw on content analysis. The finding is that Southeast Asia has been more successful in promoting new regionalism during recent three decades, which can pave the ground for research on a comparative prospect on new regionalism in West Asia and Southeast Asia and a critical reflection on it.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي روابط بين الملل