پديد آورندگان :
زرقاني، هادي دانشگاه فردوسي مشهد - گروه جغرافياي سياسي , احمدي، ابراهيم دانشگاه تربيت مدرس , حكيمي خرم، علي دانشگاه خوارزمي
كليدواژه :
آسياي مركزي , ايران , ازبكستان , ديپلماسي فرهنگي , سازهانگاري
چكيده فارسي :
«ديپلماسي فرهنگي» رويكردي است مبتني بر نقش و جايگاه عوامل پيوندگر «فرهنگ» در روابط ميان كشورها و ملتها. هدف نهايي اينگونه از ديپلماسي- در يك فضاي صميمانه، همگرا و بدور از تشنج، ارائه يك تصوير مطلوب از روابط همهجانبه، بر اساس اشتراكات تمدني- فرهنگي و هويتي ميان كشورهاست. روابط ايران و ازبكستان با وجود علقه و عقبه هاي غني فرهنگي در طول كمتر از سه دهه (از1991م)، همواره دچار ضعف و نوسان بوده است. با مرگ اسلام كريماف (2 سپتامبر 2016) و روي كار آمدن شوكت ميرضيايف (14 دسامبر 2016)، فصل جديدي در روابط خارجي ازبكستان با ساير كشورها و از جمله ايران آغاز شد. براساس سياست تداوم و تغيير با كمي انعطاف بيشتر، دولت جديد خواستار تعميق و گسترش روابط دوستانه با ايران است. دراين راستا سوال اصلي مقاله پيشرو اين گونه است؛ با عطف به پيشينه تاريخي- تمدني ايران در آسياي مركزي به طور عام و ازبكستان به طور خاص، ايران و ازبكستان چگونه مي توانند روابط همگرا و روبه جلويي داشته باشند؟ ازآنجايي كه ازبكستان (همانند اغلب جمهوريهاي آسياي مركز) عقبه تمدني و فرهنگي ايران به حساب مي آيد، دو كشور قادرند در چارچوب «ديپلماسي فرهنگي»، ضمن خنثي كردن زمينههاي تهديد، روابط همگرا و روبه رشدي را در همه زمينه ها دنبال نمايند. ازاين حيث در روابط و تعاملات فرهنگي- تمدني ايران و ازبكستان، مؤلفههايي همچون اسلام بهعنوان دين مشترك، زبان فارسي، مفاخر مشترك، حضور فرهنگ ايران در ازبكستان، جذابيتهاي ميراث تمدني، تاريخي و طبيعي، توريسم، اقتصاد و... وجود دارد كه ميتواند موجب تقويت روابط دو كشور شود.«ديپلماسي فرهنگي» رويكردي است مبتني بر نقش و جايگاه عوامل پيوندگر «فرهنگ» در روابط ميان كشورها و ملتها. هدف نهايي اينگونه از ديپلماسي- در يك فضاي صميمانه، همگرا و بدور از تشنج، ارائه يك تصوير مطلوب از روابط همه جانبه، بر اساس اشتراكات تمدني- فرهنگي و هويتي ميان كشورهاست. روابط ايران و ازبكستان با وجود علقه و عقبه هاي غني فرهنگي در طول كمتر از سه دهه (از1991م)، همواره دچار ضعف و نوسان بوده است. با مرگ اسلام كريماف (2 سپتامبر 2016) و روي كار آمدن شوكت ميرضيايف (14 دسامبر 2016)، فصل جديدي در روابط خارجي ازبكستان با ساير كشورها و از جمله ايران آغاز شد. براساس سياست تداوم و تغيير با كمي انعطاف بيشتر، دولت جديد خواستار تعميق و گسترش روابط دوستانه با ايران است. دراين راستا سوال اصلي مقاله پيشرو اين گونه است؛ با عطف به پيشينه تاريخي- تمدني ايران در آسياي مركزي به طور عام و ازبكستان به طور خاص، ايران و ازبكستان چگونه مي توانند روابط همگرا و روبه جلويي داشته باشند؟ ازآنجايي كه ازبكستان (همانند اغلب جمهوريهاي آسياي مركز) عقبه تمدني و فرهنگي ايران به حساب ميآيد، دو كشور قادرند در چارچوب «ديپلماسي فرهنگي»، ضمن خنثي كردن زمينههاي تهديد، روابط همگرا و روبه رشدي را در همه زمينهها دنبال نمايند. ازاينحيث در روابط و تعاملات فرهنگي- تمدني ايران و ازبكستان، مؤلفههايي همچون اسلام بهعنوان دين مشترك، زبان فارسي، مفاخر مشترك، حضور فرهنگ ايران در ازبكستان، جذابيتهاي ميراث تمدني، تاريخي و طبيعي، توريسم، اقتصاد و... وجود دارد كه ميتواند موجب تقويت روابط دو كشور شود.
چكيده لاتين :
"Cultural diplomacy" is a subject based on the role and emphasis of the "cultural-civilization" linking factors in relations between countries and nations. The ultimate goal of this method of diplomacy - in an intimate framework, Converging and out of tension, Provide a favorable image of all-round relationships, Based on commonalities (civilization-cultural traditions) between nation-states. Iran-Uzbekistan relations with rich cultural backgrounds, Despite the continuity and rich cultural backgrounds, for less than three decades (From 1991), Always Weak and it has been fluctuating. Death of Islam Karimov (September 2, 2016) and the coming of Shukat Mirzizov (December 14, 2016), a new chapter in Uzbekistanchr('39')s foreign relations with other countries and also Iran began. Under the "continuity and change" policy, with a little more flexibility, Mir Ziyayyev calls for the deepening and expansion of relations in all fields with Iran. In this regard, the main question of the leading article is this: by turning to the historical-civilization background of Iran in Central Asia in general and Uzbekistan in particular, How Can Iran and Uzbekistan Have Convergence Relations? Since Uzbekistan (like most Central Asian republics) is considered to be the Civilization and cultural heritage of Iran, the two countries are able, within the framework of "cultural diplomacy", by neutralizing the threats; they will pursue convergent and growing relationships in all fields. Therefore, in the cultural-civilization relations and interactions of Iran and Uzbekistan, Components such as Islam as a common religion, Persian language, common elements, presence of Iranian culture in Uzbekistan, attractions of civilization, historical and natural heritage, tourism, economy and … There can be To strengthen the relations between the two countries.