شماره ركورد :
1196319
عنوان مقاله :
تبيين مولفه هاي بلاغت ارسطويي در داستان زال و رودابه شاهنامه فردوسي
عنوان به زبان ديگر :
Explaining Aristotle's rhetorical components in the story of Zal and Roodabeh of Ferdowsi's Shahnameh
پديد آورندگان :
طاهري, محمد دانشگاه بوعلي سينا همدان , آقاجاني, حميد وزارت علوم تحقيقات و فن آوري
تعداد صفحه :
24
از صفحه :
273
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
296
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
فن خطابه و بلاغت , شاهنامة فردوسي , داستان زال , ارسطو , بلاغت ارسطويي , داستان زال و رودابه
چكيده فارسي :
ارسطو بلاغت را هنر كشف و كاربرد عواملي مي دانست كه براي اقناع و ترغيب مخاطب مفيد واقع شود و براي فن خطابه و فرايند اقناع(رتوريك)، قايل به رعايت سه اصل اتوس(وجاهت متكلم) و پاتوس(شورانگيزي در مخاطب) و لوگوس(استدلال منطقي) در جنب التزام به مناسبت و اقتضاي حال مخاطب بود. بنا به اصل اتوس، كلام سخنور مي بايد بيانگر شخصيت و مكانت و علم او باشد تا مخاطب را وادار به استماع و توجه نمايد. بنا براصل دوم، سخنور با بهره گيري از انواع شگردهاي بياني احساسات و عواطف شنونده را هدف قرار مي دهد و او را متاثر مي كند. ضلع سوم بلاغت ارسطويي يعني لوگوس، به ارايه برهان و استدلال (استقرايي يا استنتاجي) مربوط مي شود. بر اين اساس، خطابه و كلامي به هدف اصلي خود؛ يعني اقناع شنونده نايل مي شود كه بهره گيري مناسبي از اين سه اصل در اثناي كلام داشته باشد. اصول بلاغت ارسطويي جهان شمول است و مي توان در شاهكارهاي ادبي فارسي به ويژه شاهنامه فردوسي، مصاديق آن را شناسايي و تبيين كرد. دقت نظر در مجادلات كلامي داستان هاي شاهنامه به ويژه در داستان زال و رودابه كه يكي از عالي ترين بخش هاي اين كتاب به لحاظ بلاغي است؛ حاكي از آن است كه اصول بلاغت ارسطويي در شاهنامه قابل بررسي و واكاوي است ومصاديق آن را مي توان در بخش هاي مختلف داستان هاي شاهنامه مشخص وتبيين كرد.
چكيده لاتين :
Aristotle considered rhetoric the art of discovering and affecting the factors that were useful in persuading the audience, and in the rhetorical process. These factors must be respected following the requirements of the audience. According to Ethos, the statements of a speaker should express his personality and knowledge to compel the audience to listen to him. Granting the second element, Pathos, the speaker employs a variety of expressions to target and touch the feelings and emotions of the listener. The third side of Aristotle's rhetoric, Logos, relates to argumentation (inductive or inferential). Consequently, it is only when a lecture reaches its primary goal, that is the listener's conviction, that these three ideals are fully met. The principles of Aristotelian rhetoric are universal and can be identified and explained in Persian literary masterpieces, especially in the Ferdowsi’s Shahnameh. If we look at the verbal controversies of the stories of Shahnameh, particularly in one of the most outstanding ones, Zal and Roodabeh, it emits that the principles of the Aristotelian rhetoric can be studied and explored in these stories.
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
مطالعات زباني و بلاغي
فايل PDF :
8270576
لينک به اين مدرک :
بازگشت