شماره ركورد :
1196378
عنوان مقاله :
بررسي داستان «گنبد صندلي» نظامي گنجوي بر اساس نظريۀ ساختارگراي گريماس
پديد آورندگان :
رحماني ، مريم دانشگاه قم , فولادي ، محمد دانشگاه قم
از صفحه :
75
تا صفحه :
93
كليدواژه :
گريماس , كنشگري , پيرفت , ساختار روايي , گنبد صندلي , نظامي گنجوي
چكيده فارسي :
در قرن 20 ساختارگرايان به پيروي از پراپ، درصدد ارائه الگوي كلّي در ساخت انواع روايت برآمدند. در همين زمينه، آ.ژ.گريماس، مشهورترين نظريّه‌پرداز روايت، از دامنه محدود مطالعات پراپ فراتر رفت و با ارائه الگوي كُنشي و زنجيره‌هاي روايتي خود، تلاش كرد تا به دستور كلّي زبان روايت دست يابد و هر روايت را با ساختار روايي خاص تجزيه و تحليل كند. او الگوي كنشي خود را به‌گونه‌اي طرّاحي كرد كه با تمام روايت‌ها قابل تطبيق باشد. بر همين اساس، در اين پژوهش سعي بر آن است تا ساختار روايتي داستان «گنبد صندلي»، به عنوان نمونه‌اي از منظومه‌هاي غنايي عاشقانه، بر مبناي نظريّه گريماس مطالعه گردد. اين داستان، ششمين داستان از هفت‌‌پيكر است و راوي آن، بانوي چين در اقليم ششم است و ساختار طرح اصلي روايت با تغيير وضعيّت‌ها بر اساس تقابل‌هاي دوگانه و زنجيره‌هاي روايي و همچنين الگوي كُنشي روايت تحليل و بررسي مي‌‌شود. پس از تجزيه و تحليل متن بر مبناي الگوي گريماس، روشن شد كه هيچ بخش از حكايت در پيشبرد جريان روايت بي‌تأثير نيست و در آن داستان با وضعيت متعادل آغازين (آغاز سفر)، با درخواست آب خير از شر، به وضعيتي نامتعادل (كور شدن خير) مبدّل مي‌‌شود تا اينكه اين وضعيت با تأثير نيروي ياري‌دهنده‌ دختر كُرد و چوپان، سير صعودي خود را به‌سوي تعادل پاياني (ازدواج با دختر كُرد، ازدواج با دختر شاه و وزير و نشستن خير بر مسند پادشاهي) به پايان مي‌‌رسد.
عنوان نشريه :
پژوهش‌هاي دستوري و بلاغي
عنوان نشريه :
پژوهش‌هاي دستوري و بلاغي
لينک به اين مدرک :
بازگشت