عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي و بينامتني «اشتباهِ درست» داستان پيل در تاريكي بر اساس نظريۀ ياكوبسن
پديد آورندگان :
مبارك ، وحيد دانشگاه رازي - گروه زبان و ادبيّات فارسي
كليدواژه :
داستان اشتباه درست , احياء علومالدين , كيمياي سعادت محمّد غزالي , حديقهالحقيقۀ سنايي , مثنوي مولوي , نظريۀ ارتباطي ياكوبسن
چكيده فارسي :
عارفان آثار پيشينيان، به خصوص سنايي و غزالي را چون سنّتي ادبي گرامي داشته و بدانها توجه كردهاند. مولوي نيز در سرودن مثنوي معنوي به آثار سنايي، عطار و غزالي نظر داشته و برخي از حكايت تمثيلي آنان را با تغيييراتي در شكل و محتوا بازگويي كردهاست. حكايت «اشتباه درست» (پيل در تاريكي) را كه بيانگر نقصان و ناتواني انسانها در شناخت از خداوند سبحان است، نخست غزالي به عربي، در «احياءالعلوم» و سپس به فارسي در «كيمياي سعادت» آورده، و سپس سنايي از او و مولوي هم از آنان نقل كردهاست. اين پژوهش توصيفيتحليلي با تكيه بر نظريۀ ارتباطي رومن ياكوبسن(1896-1982)، حكايت و كاركردهاي حكايت «اشتباه درست» را در آثار مذكور، بر اساس ديدگاه فرانسوي ادبيّات تطبيقي، بررسي، و تأثير و تأثر و تفاوت و شباهتهاي آنها را نشان ميدهد. پرسش اين است كه از شش عنصرِ فرستنده، گيرنده، پيام، زمينه، رمز و تماس در فرآيند ارتباطي داستان «اشتباه درست»، جهتگيري هر يك از اين متون، برجستهكنندۀ كداميك از كاركردهاي عاطفي، انگيزشي، ادبي، ارجاعي، فرازباني و كلامي زبان بودهاست؟ آيا شباهت و اختلافي ديده ميشود؟ يافتهها نشان ميدهد كه در آثار غزالي و سنايي جهتگيري پيام، به سمت موضوع مطرح شده و متن و حكايت، كاركرد ارجاعي دارد اما مولوي، در جهتگيري پيام به سمت مخاطب برميگردد و حكايتش كاركرد كُنشي پيدا ميكند. اين موارد با تغيير گيرنده (مخاطب)، پيام و زمينه يا بافت موقعيتي نيز ارتباط دارند.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي دستوري و بلاغي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي دستوري و بلاغي