شماره ركورد :
1196465
عنوان مقاله :
شناسايي مناسب‌ترين راهبردهاي بيابان‌زايي به روش بردار ويژه و مدل ويگور
پديد آورندگان :
صادقي روش ، محمد حسن دانشگاه آزاد اسلامي واحد تاكستان - دانشكده كشاورزي - گروه محيط زيست , خسروي ، حسن دانشگاه تهران - دانشكده منابع طبيعي - گروه احياء مناطق خشك و كوهستاني
از صفحه :
41
تا صفحه :
60
كليدواژه :
تكنيك بردار ويژه , تصميم‌گيري چند معياره , كنترل مخاطرات بيابان‌زايي , مدل ويگور , مقايسه زوجي
چكيده فارسي :
بيابان‌زايي عبارتست از تخريب اراضي در نواحي خشك، نيمه خشك و خشك نيمه مرطوب كه در نتيجه عوامل گوناگون از جمله تنوع اقليمي و فعاليت‌هاي انساني حادث مي‌شود. توسعه بيابان محدوديت‌هاي بسياري از لحاظ كشاورزي، تأمين مواد غذايي، پرورش دام، توسعه صنعت و ارائه هزينه‌هاي خدماتي ايجاد مي‌نمايد. اين پديده فرايندي است كه به تدريج توسعه و تشديد يافته و هزينه‌هاي اصلاح آن بشكل تصاعدي افزايش مي‌يابد، لذا با توجه به محدوديت منابع و حساسيت مناطق بياباني ارائه راهبردهاي بهينه مقابله با بياباني شدن به صورت بومي از ضروريات امر و شرط لازم دستيابي به موفقيت در كنترل و كاهش اثرات اين پديده است. بنابراين اين پژوهش با هدف ارائه راهبردهاي بهينه به صورت نظامند و در قالب يك مدل تصميم‌گيري گروهي انجام گرفت. به اين منظور در ابتدا در چارچوب روش تصميم‌گيري چند شاخصه و با استفاده از تكنيك بردار ويژه، ارجحيت شاخص‌ها بدست آمد. و سپس اولويت راهبردها با استفاده از مدل ويگور مورد ارزيابي قرار گرفت. با ارزيابي شروط انتخاب راهبردهاي بهينه در چارچوب مدل مذكور ملاحظه شد كه، راهبردهاي جلوگيري از تبديل و تغيير نامناسب كاربري اراضي (A18) با شاخص ويگور معادل صفر(Q=0)، توسعه و احياء پوشش گياهي (A23) با شاخص ويگور Q=0.3083 و تعديل در برداشت از منابع آب زيرزميني (A31) با شاخص ويگور به ترتيب به عنوان مهمترين راهبردهاي بيابانزدائي در منطقه مي باشند. بنابراين پيشنهاد شد كه در طرح‌هاي كنترل و كاهش اثرات بيابانزايي و احياء اراضي تخريب يافته، نتايج و رتبه‌بندي به دست آمده مورد توجه قرار گيرد. بيابان زايي عبارتست از تخريب اراضي در نواحي خشك، نيمه خشك و خشك نيمه مرطوب كه در نتيجه عوامل گوناگون از جمله تنوع اقليمي و فعاليت هاي انساني حادث مي شود. توسعه بيابان محدوديت هاي بسياري از لحاظ كشاورزي، تأمين مواد غذايي، پرورش دام، توسعه صنعت و ارائه هزينه هاي خدماتي ايجاد مي نمايد. اين پديده فرايندي است كه به تدريج توسعه و تشديد يافته و هزينه هاي اصلاح آن بشكل تصاعدي افزايش مي يابد، لذا با توجه به محدوديت منابع و حساسيت مناطق بياباني ارائه راهبردهاي بهينه مقابله با بياباني شدن به صورت بومي از ضروريات امر  و شرط لازم دستيابي به موفقيت در كنترل و كاهش اثرات اين پديده است. بنابراين اين پژوهش با هدف ارائه راهبردهاي بهينه  به صورت نظامند و در قالب يك مدل تصميم گيري گروهي انجام گرفت. به اين منظور در ابتدا در چارچوب روش تصميم گيري چند شاخصه و با استفاده از تكنيك بردار ويژه، ارجحيت شاخص ها بدست آمد. و سپس اولويت راهبردها با استفاده از مدل ويگور مورد ارزيابي قرار گرفت. با ارزيابي شروط انتخاب راهبردهاي بهينه در چارچوب مدل مذكور ملاحظه شد كه، راهبردهاي جلوگيري از تبديل و تغيير نامناسب كاربري اراضي (A18) با شاخص ويگور معادل صفر()، توسعه و احياء پوشش گياهي (A23) با شاخص ويگور و تعديل در برداشت از منابع آب زيرزميني (A31) با شاخص ويگور به ترتيب به عنوان مهمترين راهبردهاي بيابانزدائي در منطقه مي باشند. بنابراين پيشنهاد شد كه در طرح هاي كنترل و كاهش اثرات بيابانزايي و احياء اراضي تخريب يافته، نتايج و رتبه بندي به دست آمده مورد توجه قرار گيرد.
عنوان نشريه :
مخاطرات محيط طبيعي
عنوان نشريه :
مخاطرات محيط طبيعي
لينک به اين مدرک :
بازگشت