عنوان مقاله :
اهميت «تاريخ» و «تئوري» در پژوهش هاي روابط بين الملل
پديد آورندگان :
برزگر، كيهان دانشگاه آزاد اسلامي تهران واحد علوم و تحقيقات - گروه علوم سياسي و روابط بين الملل
كليدواژه :
تاريخ , تئوري , روابط بين الملل كاربردي , سياستگذاري , سياست جهاني
چكيده فارسي :
اين مقاله به بررسي اهميت تاريخ و تئوري در پيشبرد پژوهش هاي روابط بين الملل مي پردازد. در نظام آموزشي رشته روابط بين الملل (و علوم سياسي) در دانشگاه هاي ايران، به ويژه در مقاطع كارشناسي ارشد و دكتري، كه دانشجويان ملزم به نوشتن پايان نامه هستند، بهره برداري حداكثري از ابزار «تاريخ» به شكل سنتي آن، يعني استفاده توصيفي، گسترده و بعضا كلي گونه از تاريخ، بي جهت بر حجم يك كار پژوهشي مي افزايد. از سوي ديگر، اين نظام، بطور سنتي نقش برجسته و حداكثري به استفاده از «تئوري» براي هدايت پژوهش ها قائل است. اين مسئله تبديل به يك آفت جدي در هدايت و سودمندي پژوهش هاي روابط بين الملل در كشورمان شده است. تاريخ و تئوري تنها ابزاري هايي براي «قالب بندي» يك پژوهش در روابط بين الملل و ساده سازي فهم آن براي خواننده هستند. بر همين مبنا، بهره برداري از آنها بايد به شكل «حداقلي» و صرفا براي كمك به فهم فرضيه اصلي نويسنده و با يك روش «ويژه» با هدف درك صحيح از روندهاي جاري سياسي، امنيتي و اقتصادي مختص به هر جامعه باشد. در اين روش، بهره برداري از ابزار تاريخ هم به شكل كاربردي و براي تبيين روندهاي موجود و به شكل بازگشت هاي سريع و آزادانه تاريخي در سرتاسر متن براي تبيين چرايي و تداوم روند رخداد يك پديده تاريخي در زمان حال يا پيش بيني آينده صورت مي گيرد. همزمان از تئوري صرفا براي قالب بندي بحث، آزمون فرضيه و عملياتي كردن بحث در حوزه سياستگذاري استفاده مي شود.
چكيده لاتين :
no abstract
عنوان نشريه :
سياست جهاني