تاثير انديشه هاي امام خميني در شكل گيري مباني اقتدار ملي جمهوري اسلامي ايران

مسئله وجود حكومت لازمه زندگي اجتماعي انسان ها است. وجود حاكميت به دليل آنكه عهده دار ايجاد نظم، امنيت و اجراي قانون در جامعه بوده داراي ضرورت عقلي است به گونه اي كه بدون حكومت اجتماع دچار هرج و مرجمي شود. هر حكومتي داراي اقتدار سياسي است و اين ويژگي جدانشدني در همه دولت ها و حكومت ها وجود دارد. با توجه به اينكه قدرت هسته مركزي حكومت است مي توان گفت قدرت سياسي در يك حكومت هنگامي كه از مشروعيت اجتماعي برخوردار باشد به آن اقتدار گويند و زماني كه از مشروعيت اجتماعي برخوردار نباشد باعث استبداد مي گردد . قدرت توانايي دارنده آن براي واداشتن ديگران به تسليم در برابر خواست خود به هر شكلي است. اقتدار، قدرت شروع است كه مشروعيت خود را بر اساس دين، قانون، سنت و ... به دست مي آورد. اقتدار ملي برآيند و ماحصل قدرت هاي اقتصادي، نظامي، فرهنگي، سياسي، علمي و فناوري مشروع است. هدف اين نوشته بررسي تاثير انديشه هاي امام خميني در شكل گيري مباني اقتدار ملي جمهوري اسلامي ايران است. مقاله حاضر با موضوع تحليلي مورد بحث و با به كارگيري روش توصيفي-تحليلي و با استفاده از مطالعات كتابخانه اي- اسنادي سعي در رسيدن به مقصود مورد نظر دارد.

no abstract