رابطه بين فرهنگ سازماني با مسئوليت پذيري سازماني كاركنان: مورد مطالعه شهر كرمانشاه

The Relationship between Organizational Culture and Accountability: staff of Kermanshah city

هدف اين مطالعه بررسي تاثير فرهنگ سازماني بر مسووليت اجتماعي كاركنان شهر كرمانشاه است. چارچوب نظري آن برگرفته از رويكرد اثبات گرايي با تاكيد خاص بر نظريه كارول مي باشد. اين مطالعه با روش توصيفي از نوع پيمايشي و ابزار پرسشنامه انجام شده و جامعه آماري كاركنان ادارات سطح شهر كرمانشاه مي باشند. جهت تحليل يافته ها از دو نرم افزار SPSS و AMOS و آزمون هاي آماري مانند همبستگي، مقايسه ميانگين ها، رگرسيون چندگانه و ساير آزمون ها استفاده شده است. تعداد نمونه مورد مطالعه 370 نفر است كه با استفاده از روش نمونه گيري طبقه اي انتخاب شدند. ميانگين مسئوليت اجتماعي كاركنان برابر 79/83 است كه در دامنه بين نمرات 43 تا 120 حاكي از آن است كه مسيوليت پذيري در جامعه مورد مطالعه بالاتر از حد انتظار (72) مي باشد. همبستگي بين فرهنگ سازماني و مسيوليت پذيري برابر (0/32 =r) است. نتايج حاصل نشان مي دهد كه متغير فرهنگ سازماني، مسئوليت پذيري كاركنان را مورد تبيين قرار مي دهد. با ارتقاي فرهنگ سازماني در سازمان ها، شاهد مسيوليت پذيري كاركنان خواهيم بود. نتايج حاصل از مدل معادله ساختاري نشان مي دهد كه متغير فرهنگ سازماني با مقدار ضريب رگرسيون 0/623 بر متغير وابسته تاثير معنادار دارند. براساس شاخص هاي برازش مدل؛ مقدار ريشه ميانگين مربعات باقيمانده (RMR) برابر 0/101، شاخص ريشه ميانگين مربعات خطاي برآورد (RMSEA) برابر با 0/080، شاخص كاي اسكوير بهنجار (نسبي) (CMIN/DF) برابر 3/377 و شاخص هاي برازش تطبيقي (CFI) و شاخص برازش شده تطبيقي مقتصد (PCFI) با مقادير 0/701 و 0/661 در حد قابل قبولي مدل را مورد تاييد قرار مي دهند.

The purpose of this survey is research on the impact of the organizational culture in social responsibility between employees from Azad University in the Kermanshah City. Its theoretical framework derives from the positivist approach with special emphasis on Carroll's theory. This study was conducted using a descriptive survey method and a questionnaire tool. The statistical population of the staff is Kermanshah County Offices. For analyzing the data, two SPSS and AMOS software were used and statistical tests such as correlation, mean comparison, multiple regression and other tests were used. The sample size was 370 people who were selected by stratified random sampling. The average social responsibility of employees is 79.88, which ranges from scores ranging from 43 to 120. Responsibility in the studied population is higher than expected (72). Responsibility in the studied community is higher than expected. The correlation between organizational culture and accountability is equal (r = 0.32). The results show that the organizational culture variable has been able to explain the employees' responsibility. In this sense, by enhancing organizational culture in organizations, we will see employees' accountability. The results of the structural equation model (AMOS) show that the organizational culture variable with a regression coefficient of 0.623 has a significant effect on the dependent variable. According to the fitting indices of the model, the root mean square residual value (RMR) was 0.101, the root mean square error estimate (RMSEA) was 080, the standard (relative) quiquar index (CMIN/DF) was 3.377 an‎d Adaptive Adequacy Fittings (CFI) and Adjustable Adjustable Fitted Indicators (PCFI) with the values of 0.701 and 0.666 are acceptable to the model.