عنوان مقاله :
اثر نوع و زمان كاشت گياه پوششي بر ساختار جمعيت علفهاي هرز و خصوصيات مورفولوژيكي و عملكرد آفتابگردان (Helianthus annus L.)
پديد آورندگان :
خواجه نبي ، كوثر دانشگاه آزاد اسلامي واحد گرگان - گروه زراعت , سياهمرگويي ، آسيه دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان - دانشكده توليد گياهي - گروه زراعت , داداشي ، محمدرضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد گرگان - گروه زراعت , علي زاده دهكردي ، پريسا دانشگاه شهركرد - دانشكده كشاورزي - گروه زراعت , زينلي ، ابراهيم دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان - دانشكده توليد گياهي - گروه زراعت
كليدواژه :
شاخص سطح برگ , شبدر برسيم , كشاورزي پايدار , ماشك گل خوشهاي , وجين
چكيده فارسي :
كشت گياهان پوششي همراه با مديريت مناسب آن ها ميتواند جايگزين پايداري براي روشهاي معمول كنترل علفهاي هرز باشد. اين گياهان علاوهبر اثرات مطلوب در كنترل علفهاي هرز، باعث افزايش ماده آلي ، بهبود ساختمان ، افزايش ظرفيت نگهداري آب، كنترل بيماريهاي خاكزاد، كاهش فرسايش خاك و افزايش عملكرد محصول مي شوند. به منظور مطالعه تأثير بهترين زمان كاشت گياهان پوششي مختلف بر كنترل علفهاي هرز در آفتابگردان (Helianthus annus L.) آزمايشي دو ساله در مزرعهاي واقع در شهرستان گلوگاه- استان مازندران بهصورت طرح اسپليتپلات در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي در چهار تكرار در دو سال زراعي 96-1395 و 97-1396 اجرا شد. در اين آزمايش زمان كاشت گياه پوششي در كرت اصلي و نوع گياه پوششي در كرت فرعي قرار گرفتند. تيمارهاي آزمايشي شامل گياهان پوششي (گندم ((Triticum aestivum L.، جو (Hordeum vulgare L.)، شبدر برسيم (Trifolium alexandrinum L.) و ماشك گل خوشهاي (.Vicia villosa L) و زمانهاي مختلف كاشت (كاشت گياهان پوششي دو ماه قبل، همزمان و دو هفته بعد از كاشت آفتابگردان) در نظر گرفته شد. همچنين دو تيمار بدون گياه پوششي، با وجين و بدون وجين علف هرز بهعنوان شاهد در نظر گرفته شد. فواصل بين رديف و روي رديف آفتابگردان بهترتيب 60 و 20 سانتيمتر در نظر گرفته شد و كشت گياهان پوششي در بين فواصل بين رديف آفتابگردان بهصورت متراكم در سه برابر تراكم توصيه شده و بهشكل دستپاش انجام شد. نتايج اين تحقيق نشان داد كه استفاده از گياهان پوششي صرف نظر از نوع و زمان كاشت نقش مؤثري در كنترل علفهاي هرز و افزايش عملكرد آفتابگردان خواهند داشت. بيشترين وزن خشك علف هرز در هر چهار تيمار گياه پوششي، در تاريخ كاشت دو ماه قبل از كاشت آفتابگردان، ديده شد؛ در اين تاريخ كاشت، جو، كمترين وزن خشك علف هرز را در هر دو سال آزمايش به خود اختصاص داد و توانست وزن خشك علف هرز را در طي مراحل مختلف نمونهبرداري از فصل رشد آفتابگردان، پايين تر از ساير گياهان پوششي نگه دارد، امّا كمترين وزن خشك علف هرز در تيمار كشت همزمان هر چهار گياه پوششي با آفتابگردان مشاهده شد. كاشت گياهان پوششي دو هفته بعد از كاشت آفتابگردان نيز باعث كاهش وزن خشك علف هرز گرديد، ولي كارايي آن از كشت همزمان گياه پوششي و آفتابگردان كمتر بود. بيشترين و كمترين ارتفاع آفتابگردان بهترتيب مربوط به گياه پوششي شبدر در تاريخ كاشت همزمان و دو ماه قبل گندم بود (181.76 و 105.98 سانتيمتر). بيشترين شاخص سطح برگ (3.97)، مربوط به گياه پوششي شبدر در تاريخ كاشت همزمان آن با آفتابگردان بود؛ كه در مقايسه با شاهد بدون گياه پوششي در شرايط وجين و عدم وجين علفهاي هرز به طور متوسط (در دو سال آزمايش) بهترتيب 14 درصد و 69 درصد بيشتر بود. كمترين شاخص سطح برگ آفتابگردان نيز در تيمار كاشت گياه پوششي گندم در تاريخ كاشت دو ماه قبل از كاشت آفتابگردان ديده شد (سال اول و دوم بهترتيب 0.96). بيشترين وزن خشك آفتابگردان (485.61 گرم در مترمربع) به تيمار گياه پوششي شبدر در تاريخ كاشت همزمان آن ها با آفتابگردان تعلق داشت كه تفاوت معنيداري با شاهد وجين علفهاي هرز نداشت. كمترين وزن خشك نيز در تيمار كاشت گندم دو ماه قبل از كاشت آفتابگردان (108.27 گرم در مترمربع) ديده شد. همچنين، بيشترين عملكرد دانه آفتابگردان در كاشت همزمان شبدر با آفتابگردان 2859.06 كيلوگرم در هكتار بهدست آمد كه در مقايسه با شاهد بدون گياه پوششي در شرايط وجين علفهاي هرز (2381.1 كيلوگرم در هكتار)، 17 درصد بيشتر بود. از آنجا كه گياه پوششي شبدر در تاريخ كاشت همزمان با كاشت آفتابگردان، موجب كاهش رشد علفهاي هرز و افزايش عملكرد شد، ميتوان آن را بهعنوان راهكاري براي توليد مطلوب آفتابگردان در كشاورزي پايدار معرفي نمود.
عنوان نشريه :
بوم شناسي كشاورزي
عنوان نشريه :
بوم شناسي كشاورزي