عنوان مقاله :
بررسي جايگاه و كاركرد تقابلي دو واژهي «شهر» و «روستا» در ادبيات كلاسيك فارسي
پديد آورندگان :
محمدي ، فرهاد دانشگاه كردستان - دانشكده ادبيات و زبانهاي خارجي - گروه زبان و ادبيات كُردي
كليدواژه :
شهر , روستا , ادبيات كلاسيك فارسي , رابطهي تقابلي , زمينههاي اجتماعي
چكيده فارسي :
بازتابِ دو واژهي «شهر» و «روستا» در ادبيات كلاسيك فارسي نشان ميدهد كه از نظر كاركردي و ارزشي رابطهي تقابلي بينِ آنها وجود دارد. تصويرسازيهاي شاعران، رمزپردازيهاي عارفان و مفاهيمي كه در متون ادبيِ گذشته با شهر و روستا بيان شده است، همگي بر نگاهِ ارزشگذارانهي متفاوت نسبت به آن دو دلالت ميكند. در اين نگاه تقابلي، روستا در قطبِ منفي قرار گرفته كه تمام صفاتِ مربوط به اين قطب، بدان نسبت داده شده است؛ در مقابل، شهر متعلّق به قطبِ مثبت است كه براي بيان مفاهيم و مضامين پسنديده به كار رفته است. در اين نوشتار كه موضوع آن ماهيّت بينرشتهاي دارد و به ادبيات و جامعهشناسي مربوط ميشود، به روش تحليلي ـ توضيحي مفاهيم مربوط به دو واژهي «شهر» و «روستا» در آثار ادبيِ واكاوي ميشود تا مشخّص گردد كه شاعران و نويسندگان گذشته در رابطه با مسألهي نگاه متفاوت به شهر و روستا چه معيارها و ملاكهايي را در نظر داشتهاند. دستاورد پژوهش بر اين قضيه دلالت دارد كه منشاء و علّت اصلي نگاهِ متفاوت به شهر و روستا در ادبيات گذشته، توجّه به تأثير محيط بر ذهن انسان بوده كه مولانا بيش از ديگران بدان پرداخته است. نقش و تأثير عيني زمينههاي فرهنگي و اجتماعي نيز در تصويرسازيها و رمزپردازيهايي كه با شهر و روستا صورت گرفته، بهوضوح قابل مشاهده است.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي بينرشتهاي ادبي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي بينرشتهاي ادبي