الگوي تحليل مسير رابطۀ بين مهارت مقابلۀ مذهبي، تجارب معنوي و بهزيستي ذهني با رضايت شغلي در كاركنان دانشگاه پيام‌نور

Path Analysis Model of the Relationship between Job Satisfaction and Religious Coping Styles, Spiritual Experiences and Subjective Well-being in Payame Noor University Staff

سابقه و هدف: شغل و تبعات آن پديده­اي است كه در سال­هاي اخير توجه متخصصان حوزۀ سلامت را جلب نموده است. اين پژوهش با هدف بررسي رابطۀ بين مهارت مقابلۀ مذهبي، تجارب معنوي و بهزيستي ذهني با رضايت شغلي در كاركنان دانشگاه پيام ­نور انجام شده است. روش كار: پژوهش حاضر توصيفي-مقطعي و از نوع همبستگي است. جامعۀ آماري شامل تمامي كاركنان شاغل در مراكز پيام‌ نور شهر كرمانشاه در نيمۀ دوم سال 1396 بود كه از ميان آنان تعداد 150 نمونه به‌روش تصادفي ساده انتخاب شدند. ابزارهاي جمع­آوري اطلاعات شامل پرسش‌نامه‌هاي مقابلۀ مذهبي، تجربيات معنوي، بهزيستي ذهني و رضايت شغلي بود. داده­ هاي پژوهش با استفاده از روش­هاي آمار توصيفي، ضريب همبستگي پيرسون، رگرسيون چندگانه و تحليل مسير تجزيه و تحليل شد. در اين پژوهش همۀ موارد اخلاقي رعايت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعي گزارش نكرده‌اند. يافته‌ها: نتايج پژوهش نشان داد كه بين مهارت مقابلۀ مذهبي و تجارب معنوي با رضايت شغلي رابطه وجود داشت. به­ عبارتي مي­توان از طريق اين دو متغيّر، رضايت شغلي را در بين كاركنان دانشگاه پيام­ نور پيش­بيني نمود. نتايج تحليل مسير نيز نشان داد كه مهارت مقابلۀ مذهبي و تجارب معنوي از طريق بهزيستي ذهني بر رضايت شغلي كاركنان دانشگاه اثر غيرمستقيم؛ ولي بهزيستي ذهني بر رضايت شغلي اثر مستقيم داشت. نتيجه‌گيري: با توجه به اهميت جايگاه تحصيل و حرفۀ دانشگاهي لازم است كاركنان دانشگاه به­ صورت دوره­ اي از نظر رضايت شغلي ارزيابي شوند و مراكز مشاوره به نقش بهزيستي ذهني، مهارت مقابلۀ مذهبي و تجارب معنوي بيشتر توجه كنند.

Background and Objective: Occupation and its consequences is a phenomenon that has attracted the attention of health professionals in recent years. The purpose of this study was to investigate the relationship between job satisfaction and religious coping skills, spiritual experiences and mental well-being among Payme-Noor University staff. Methods: This study is cross-sectional descriptive-correlational. The statistical population consisted of all the employees working in Kermanshah Payame Noor University centers in the second half of 2018, out of whom 150 were selected by simple random sampling. Data collection tools consisted of religious coping, spiritual experience, mental well-being and job satisfaction questionnaires. Data were analyzed using descriptive statistics, Pearson correlation coefficient, multiple regression and path analysis. In this study, all ethical considerations have been observed and no conflict of interest was reported by the authors. Results: The results of this study showed that there was a relationship between religious coping skills and spiritual experiences and job satisfaction. In particular, it is possible to predict the job satisfaction among the employees of Payame Noor University through these two variables. The results of analysis showed that religious coping skills and spiritual experiences, as mediated by mental well-being, have an indirect effect on academic employees’ satisfaction, but mental well-being has a direct effect on job satisfaction. Conclusion: Considering the importance of the position of education and professional education, academic staff should be evaluated periodically in terms of job satisfaction and counseling centers need to focus on the role of mental well-being, coping skills, and spiritual experiences.