نقش راهبردي دولت در استحكام و انتظام بخشي ساخت حقيقي قدرت و امنيت (با تأكيد بر ديدگاه هاي مقام معظم رهبري)

قوه مجريه به جهت برخورداري از اختيارات قابل‌توجه و گستردگي وظايف در عرصه‌هاي مختلف اقتصادي، سياسي و فرهنگي از نقش فوق‌العاده‌اي در استحكام و انتظام‌بخشي ساخت حقيقي و حقوقي برخوردار مي‌باشد؛ از همين رو، بخش قابل‌توجهي از تدابير و رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب براي استحكام و انتظام‌بخشي اقتدار ملي، متوجه دولت ـ به‌عنوان قوه مجريه ـ است. اين پژوهش در مقام پاسخ به اين سوال است كه براساس انديشه‌هاي مقام معظم رهبري، دولت (قوه مجريه) چگونه مي‌تواند در استحكام و انتظام‌بخشي ساخت حقيقي قدرت و امنيت جمهوري اسلامي ايران نقش داشته باشد. براي دستيابي به پاسخ اين سوال در تحقيق حاضر از روش داده‌بنياد بهره گرفته شد و يافته‌ها حاكي از آن است كه نقش دولت در ساخت دروني اقتدار ملي در بعد داخلي، شش حوزه اساسي اقتصادي، اجتماعي، سياسي، فرهنگي، علمي و معنوي را متأثر مي‌سازد و در بعد خارجي، با فعال‌سازي و بهره‌مندي از منابع معنوي قدرت و امنيت، بهره‌گيري از توانمندي مادي قدرت و امنيت، ديپلماسي فعال و انقلابي، اعتماد‌به‌نفس و قاطعيت در بيان اصول، اهداف، روش عملي نظام و عزت حكمت و مصلحت، مي‌تواند چهره‌اي مقتدارانه از نظام اسلامي در افكار عمومي جهان ارائه دهد. در اين تحقيق، مقوله‌هاي اوليه و ثانويه مرتبط با موضوع، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته‌است. مقوله‌هاي اوليه شامل باورهاي ملي، باورهاي ايماني، باورهاي انقلابي، ارزش‌هاي تحكيمي، ارزش‌هاي تحذيري، رفتار حكيمانه، رفتار همدلانه و هم‌زماني بين خود و ديگران، رفتار مردمي، رفتار عادلانه، جهت حركت آرماني و رفتار مقاوم و با عزت است و مقوله‌هاي ثانويه به‌طوركلي، شامل باورها، ارزش‌ها و مقوله رفتاري مي‌باشند و بررسي بيانات رهبري نشان داد كه محكم كردن ساخت حقيقي قدرت، حياتي‌ترين راهبرد نظام است.